میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

۱۱ سال پیش در همین نزدیکی ها

سلام دوستان 

هفته بعد فضای مجازی کلاٌ تعطیل .... و در خدمت دوستان نیستم 

برای اینکه جایمان باصطلاح خالی نباشه ظرف این دو سه روز چندین پست پشت (کشت مشت و...) سر هم گذاشتم. 

این شعر هم مربوط به زمانهای قدیمه و زمانی که شاید به تئوری توطئه بیشتر بها می دادم و البته الان کمتر بها می دهم و نه اینکه اصلاٌ بها! ندهم. 

.... 

بار دیگر یکدلی

در درون سینه هامان موج می زد

این خیابانها ز مردم فوج می زد

بار دیگر عزم کردیم

پوستین کهنه مان را نو کنیم

دستهامان تا رسیدن چند انگشتی دگر

ناگهان

از جای دیگر

از همان جایی که دارند ادعا

بهر آزادی ما

صحبت از تائید ما شد  صحبت از پیروزی ما

در همان وقتی که ما چند انگشتی دگر

لبخند بر چهره این حاکمان

بار دیگر ساز شد

دستهاشان بهر سرکوبی ما

از زمین و آسمان

بار دیگر باز شد

در درون سینه هامان نقش آن بیگانگان

بار دیگر راز شد

بغض هامان در گلوهامان شکست

بر تن و انداممان

پوستین کهنه مان

بار دیگر نقش بست

....

1378/5/3

نظرات 12 + ارسال نظر
ققنوس خیس پنج‌شنبه 31 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 05:55 ب.ظ

سلام
شعر زیبایی بود ...
به قول معروف هو اِ نایس هالیدی !

سلام
ممنون
مثل اینکه تعطیلات داره می ره هوا !!
حالا تا فردا بین زمین و آسمونیم

محمدرضا پنج‌شنبه 31 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:47 ب.ظ http://mamrizzio3.blogspot.com/

سلام
شاعری را مثل ماکو وان باستن در اوج کنار گذاشتی!؟

سلام

درگیر زندگی ماشینی شدن تقریباٌ معادل پارگی رباط صلیبی می مونه!

آی سودا پنج‌شنبه 31 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:55 ب.ظ http://ashkemah.blogsky.com

تئوری توطئه را چطور می شه تغییر داد؟

تئوری توطئه مفهومیه که معتقدین به آن هر رویدادی را چه در حال حاضر و چه رویدادهای تاریخی را نتیجهٔ نقشهٔ مخفیانهٔ گروهی قدرتمند و توطئه گر می دانند. طبیعتاٌ سند و مدرک چندانی ارائه نمی شود و بیشتر مبتنی بر حدس و گمان است. معتقدان به این تئوری همیشه پشت ظاهر هر امری دست پنهانی را مشاهده می کنند و نمونه های خیلی حادشون معتقدند که گروهی قدرتمند و با نفوذ کل دنیا را می چرخانند و همه چیز زیر سر آنهاست... یه چیزی تو مایه های کار کار انگلیساست و دایی جان ناپلئون و....
این تئوری تغییری نمی کنه شما ممکنه که زمانی اینجوری فکر کنید و زمان دیگر جور دیگر ... یعنی دیدگاه شما تغییر می کنه.
من برخی مسائل را نتیجه توطئه می دانم ولی اینکه هر چیزی را به این سبک تفسیر کنم نمی پسندم... و خطرناک هم می دانم چون اعتقاد به این امر موجب می شود که انسانها احساس استیصال کنند و خود را فاقد هر گونه قدرتی ببینند ,که توانایی تغییر سرنوشت خود را هم ندارند.

م.ایلنان جمعه 1 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:45 ق.ظ http://www.mimilnan.wordpress.com

از اون توطئه‌ها بوده انگار، حسابی سفت و سخت. از اون توطئه‌هایی که یه بابایی میاد و بمبی چیزی می‌ذاره یه جایی و بعد یه بنده خدایی رو با هزار دنگ و فنگ می‌کشونه اونجا و بمبه هم سر وقت...گرومب...از اون توطئه‌ها خلاصه. چه خوب که الان از اون توطئه‌ها نیست یا کم شده و دور و بر ما نیست. راستی یه جورای نا اقلیدسی یاد اون شعره افتادم که می‌گه: از همان روزی که دست ِ حضرت قابیل گشت آلوده به خون ِ حضرت هابیل ... تا اون‌جا که می‌گه: صحبت از پژمردن یک برگ نیست و الی آخر...

بعضی وقتها شرایط جوری میشه که آدم سخت بتونه بیخیال توطئه انگاری بشه...
واقعاٌ اون شعر فریدون مشیری که محشره یه تیکه اش را هم من بیام
...
قرن ها از مرگ آدم هم گذشت
ای دریغ،
آدمیت بر نگشت
قرن ما
روزگار مرگ انسانیت است
سینه ی دنیا ز خوبی ها تهی است
صحبت از آزادگی، پاکی، مروت ابلهی است
صحبت از عیسی و موسی و محمد نابجاست
من که از پژمردن یک شاخه گل
از نگاه ساکت یک کودک بیمار
از فغان یک قناری در قفس
از غم یک مرد، در زنجیر
حتی قاتلی بر دار!
اشک در چشمان و بغضم در گلوست
وندرین ایام، زهرم در پیاله زهر مارم در سبوست
مرگ او را از کجا باور کنم؟
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
وای! جنگل را بیابان می کنند
....
البته باقیش به واسطه داریوش معروفتره
خیلی حال داد یاد این شعر افتادیم

ateke جمعه 1 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:49 ب.ظ http://leaderofutopia.blogspot.com

تئوری توطئه رو بیخیال و جاست انجوی یور تریپ

سلام
فکر کنم مسافرت رفت هوا !!

برزین شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:09 ق.ظ http://niwemang.blogsky.com

جالب بود دوست عزیز . آفرین
ارتباط شعر و تئوری توطئه را برای اولین بار است که می شنوم . کلا از شعرهای سیاسی خوشم میاد . یه زمانی از شعر " مولا ویلا نداشت " علیرضا قزوه خیلی لذت بردم الان هم از شعرهای خلیل جوادی لذت می برم

سلام
ممنون... باید بیام منزل نو را ببینم؟؟!!
شاعر به تئوری توطئه می تونه اعتقاد داشته باشه می تونه نداشته باشه و اینجوری شعر با این تئوری پیوند می خوره...

مهدی نادری نژاد شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:13 ب.ظ http://www.mehre8000.blogfa.com

با سلام
"جعل وسلب حق از خصوصیات عصر جدید است"

نفیسه شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:36 ب.ظ

شعر که عالی بود.
امیدوارم سفر هم خوشی بگذرد.
در ضمن شعرهایتان هم عالیست.

سلام
ممنون لطف دارید
سفر هم خوش گذشت...ممنون

نفیسه یکشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:34 ق.ظ

شعرتون که فوق العاده بود، مخاطبانتون هم ظاهراْ در مورد شعر ترجیحشون خوندن بیشتر از شماست.
سفرهم امیدوارم خوش بگذره

باز هم ممنون

ققنوس خیس پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:06 ق.ظ

سفرت بخیر اما
تو و دوستی خدا را
هنوز از کویر وحشت نگذشتی ؟
کجایی ؟

سلام
اتفاقاٌ در کناره های کویر بودم!
از کجا فهمیدی؟!
البته الان که اومدم سر کار حس وحشت دارم!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:26 ق.ظ

amoo hossein
tatilat khosh begzare
Reza

داش رضا سلام
دو روز اولش رو اومدم با اون ... هم سر و کله زدم
... ما رو
...
...
...
این سه نقطه ها رو هم خودت با انتخاب خودت پر کن!
الان از خط اومدم بالا!

اسماعیل بابایی پنج‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1402 ساعت 07:33 ق.ظ http://www.fala.blogsky.com

حسین آقا تاریخ شعر و حال و هواش، من رو برد به روزهایی فراموش ناشدنی توی ذهنم.

سلام
سالها بود این شعر را نخوانده بودم
الان اگر در آن سن بودم حتماً به بخشی از اپوزیسیون هم در این شعر می‌پرداختم و شاید مثل خودشون بهشون فحش می‌دادم خوب شد که نیستم!
کی می‌خوایم بالغ بشیم!؟

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد