میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

زنگ انشاء

آقای محجوب از آشنایان قدیمی ماست. آشنا که چه عرض کنم تقریبن عضوی از خانواده ماست. خاطره ای به یادم نمی آید که به نوعی اقا یدالله، همین اقای محجوب، در آن حضور نداشته باشد. تقریبن توی تمام عکس های خانوادگی ما رد پای ایشان دیده می شود. نپرسید چه نسبتی با هم داریم یا پای ایشان چه زمانی به خانواده ما باز شد که واقعن جوابی برای این سوال ندارم. حتا پدر من که در پاسخ به هیچ سوالی در نمی ماند و برای هر موضوعی، تاکید می کنم هر موضوعی، اسبش زین است و آماده تاختن، برای این پرسش جواب قانع کننده ای ندارد. البته نه این که پدرم در این مورد حرفی نزند، نه! اتفاقن شروع می کند به تعریف تاریخ از زمان پیشدادیان تا به الان...البته یادم هست که تا چند سال قبل از زمان مادها شروع می کرد که به دلایلی که کاملن به بعضی حرف های آقای محجوب مربوط بود، مبداء تحلیلش را برد چند قرن عقب تر. من و خواهر برادرام حواسمان هست که این سوال نه از طرف خودمان و نه از طرف مهمانان غافل مان در حضور پدرم مطرح نشود...خب حق بدهید که تحمل بار سنگین چند هزار سال خیلی سخت است بخصوص که به اندازه این سریال های کره ای که پدرم عاشق آنهاست تکراری باشد.

ما به حضور آقا یدالله داخل خانه مان عادت کرده ایم، حضورش هم مثل برخی حضورها بی بو و بی خاصیت نیست؛ مادرم مطابق سلیقه ایشان غذا می پزد، آبجی فرشته مطابق سلیقه ایشان لباس می پوشد و دانشگاه می رود، پدرم مطابق نظر ایشان برنامه های تلویزیون را تنظیم کرده است و داداش محسنم هنوزم بابت تردپاپی از دست آقا یدالله دلخور است.پاپی سوم آخرین سگمان بود که همین آقای محجوب توصیه کرد بیخیالش شویم. البته ایشان برای عملیاتی کردن توصیه هایش به قول بابازرگم مبسوط الید است.

باید اعتراف کنم که برای نوشتن انشاء این هفته به ذهنم رسید که از ایشان کمک بگیرم چون هیچکس مثل ایشان نمی تواند در مورد اقتصاد خانواده و مشارکت اعضا نظر بدهد، این را به خاطر اشرافی که به دخل و خرج ما دارد می گویم. شاید باورتان نشود که پدرم اول ماهیانه او را می دهد و بعد سهم مادرم را و من هم که طبیعتن ته صف اگر چیزی ماند دریافت می کنم و البته بیشتر با نطق های پدر در مورد صرفه جویی و خاطرات کودکی و روزنامه فروشیش مواجه می شوم.اما وقتی موضوع را مطرح کردم، مستقیم به چشمانم خیره شد و گفت: دخترم من می توانم برایت بنویسم اما برای نوشتن درخصوص این موضوع من باید داخل خانه شما سرک بکشم که این اصلن کار پسندیده ای نیست!

من شیفته این حجب و حیای آقای محجوبم. آقا یدالله محجوب.

نظرات 11 + ارسال نظر
boof چهارشنبه 23 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 02:59 ب.ظ

سلام
تدبیراش منو کشته. عزیزم به نفعمون نیست آخه سرک کشیدن. فعلن که عینکای 25ملیون تومنی و مازراتی ها رو ازمابهترون پز پزو سوارن و وام های هشت هزار میلیاردی به بعضی ها میرسه و دختر پسرا تو صف وام ازدواج دو ملیونی قطار قطار. لعنت بر دل سیاه شیطون.

سلام
نه اینکه بخوام بگم فرد خاصی را مد نظر نداشتم...نه...طبیعیه که حرف آخر محجوب حرف جدیدیه و اصلن بهانه خوبی هم نیست چون خیلی دور از واقعیته. این از این.
اما محجوب این انشاء خیلی فراتر از یک فرد است و همانطور که این دختر انشانویس گفته قضیه اقای محجوب و حضور با بو و با خاصیتش در خانه شان خیلی قدیمی است ولذا چندان ربطی ندارد به یدالله فعلی...اتفاقن این یدالله را من بیش از یدالله های قبلی دوست دارم و بهش هم امید دارم که خودمو جا زدم بین اون هفت درصد بالاترین دهک...و پشیمون هم نیستم.

فرزانه جمعه 25 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 09:55 ب.ظ http://www.fparsay.blogsky.com

سلام
راست میگوید بنده خدا آقای محجوب به چه زبانی بگوید؟ مجبور است خب مجبور است. همه چیز را بیاد بریزه رو داریه ؟ همین شما نمیگید پس من چی؟
نمی بینید مثلاً واسه ی همین صفحه های ریچ کیدز چه موج فرا روشنفکرانه و سوپر لیبرالی راه افتاده ؟ همه میگن چرا انتقاد کردین از این گوگولی مگولی ها؟ چرا نمی ذارین گوشت بشه به تنشون؟ اه اه پیف پیف. مردم شما چرا این قدر عقده ای هستین ؟ چرا عوض نوازش کردن اینا خنج می زنین به صورت پیج و کامنت دانی هاشون؟ اونا دارن شما ها ندارین ... برین بمیرین اصلا

سایه آقا محجوب کم نشه از سر این نازنینان

سلام
خداوند عمر شما را افزون نماید که با این کامنت موجب شدید من از وجود صفحه مذکور اندکی باخبر شوم...نمی دانم دقیقن اون ناز و نوازش و خنج و خراش و اینا چیست و نظری که من در مورد این قضیه می دهم در کجای کار قرار می گیرد!
نکته ای که در انشاء اشاره شد و در صحبت های مسئولان دیگر نیز ذهن را به آن معطوف می کند این است که اینجا بهشت سرمایه داران است! از این جهت که هیچ سازوکاری برای اخذ مالیات وجود ندارد. این عزیزان اگر مالیات و عوارضشان را بدهند هر غلطی می خواهند بکنند از نظر من مانعی ندارد... نمی دانم این سوپر لیبرالی هست یا نه!؟ مشکل این است که مثلن مالیات یک پزشک بر اساس معروفیت پزشک و سلیقه و ذهنیت مامور مربوطه تعیین می شود که اگر این روش را در قرن بیست و یکم به یک مرغ بریان شده ارائه کنند از خنده چاک سینه اش باز می شود و محتویات داخلش بیرون می ریزد...مشکل این است که مالیاتی که در سال من حقوق بگیر می دهم از طلافروش بازار بیشتر است. کاش در میان آشنایانم از این جماعت ریچ کیدز کسی بود تا ببینم از پدر مربوطه اش مالیات بیشتری می دهم یا نه؟ هرچند مایه تعجب است با توجه به این که در هفت درصد بالایی جامعه از لحاظ اقتصادی قرار دارم از این آشناها ندارم!!

درخت ابدی شنبه 26 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 08:16 ب.ظ http://eternaltree.persianblog.ir

سلام.
ما که هرچی لطف از یارانه‌ی دولت داریم، یه چیزی هم روش می‌ذاریم تا احیانا کارمون به جناب محجوب نیفته که مجبور شیم مالیات بر ارزش افزوده هم تقدیم کنیم. اگه شانس بیاری، 109/1 تومن تخفیف می‌گیری و 2753 تومن مالیات اخیر پرداخت می‌شه.
یدالله فوق ایدیهم!

سلام
میگن یه دیوانه سنگی می اندازد توی چاه که صد تا عاقل نمی تونن درش بیارن همینه ها... حالا صد تا عاقل از کجا دربیاریم!؟
عالم محضر یدالله است در محضر یدالله پایتان را دراز نکنید!

خانم مسافر شنبه 26 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 10:11 ب.ظ

سلام رفیق
مرسی
بد نیستم
حال خوب و بد ما هم مثل هشت و نهمان به هم گره خورده و واشدنی نیست
تو خوبی؟

سلام
هوووم...منم خوبم
دچار یه ویروس سرماخوردگی شدیم و داره باهامون حال می کنه

بریدا یکشنبه 27 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 06:45 ب.ظ

ص.ش یکشنبه 27 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 07:07 ب.ظ http://radefekr.blogfa.com

چون خیلی وقت است که اخبار و اینها نمیبینم/ نفهمیدم یعنی فهمیدم ها ولی اونجور که بقیه میفهمیدن نفهمیدم/

سلام
من هم خوشبختانه و بدبختانه به خاطر شبکه پویا کلهم از دیدن اخبار و اینا معاف شده ام و گاهی تک جمله ای و تک خبری این لابلا به گوشم می خورد گوش خوردنی!

الى چهارشنبه 30 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 12:32 ق.ظ

آقاى محجوب شما یه جورایی به دلمان نشست ! یعنى می دونید مجبوریم دیگه ، یه جور توفیق اجبارى ، بگذار سرک بکشه ، لااقل قبلش خبر داده !

ولى لحن دخترانه نبود ! آنجا که گفتید دخترم جا خوردم

سلام
محجوب فعلی نکات مثبت دلنشینی دارد...
اون جاهایی که نباید سرک بکشند ، می کشند اما اینجاهایی که همه دنیای پیشرفته سرک می کشند و مو را از ماست هم بیرون می کشند می فرمایند سرک نمی کشیم!!!
این دختر از بچگی لباس پسرانه می پوشید و همیشه ادای پسرا رو درمیاره ... تقصیر من نبود

الی چهارشنبه 30 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 03:20 ب.ظ http://elidiary.persianblog.ir/

سلام

. دوشنبه 19 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 10:24 ق.ظ

من زیاد نفهمیدم چی به چیه... یعنی اشاره به مورد خاصی داشت که ما هم به لطف شبکه پویا ازش بی خیر بودیم؟

سلام

ایشان که بسی بهشان امید بسته ایم فرمودند برای حذف یارانه افراد پر درآمد نیاز است که دولت به حسابهای بانکی سرک بکشد اما ترجیح می دهیم که سرک نکشیم ... در لیبرال ترین کشورهای دنیا به این جاها سرک می کشند و مو را از ماست هم بیرون می کشند! ما اما به عوض جایی که باید سرک بکشیم به جاهایی سرک می کشیم که نباید بکشیم و از این حرف ها...
می دانم شبکه پویا چه مصیبتی است

. دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 10:34 ق.ظ

آهان متوجه شدم. سر خودمان رو درد نمیاریم با این جور حرفها.و به هیچ کس هم امیدی نبسته بودیم و نخواهیم بست. نجات دهنده در گور خفته است. همون شبها که میرفتیم واسه طرفداری من گریه میکردم. چون میدونستم که این همه شور و اشتیاق الکیه. و دیدیم که بود. نمیتونستم تحمل کنم که جوونا برای یه امید واهی هی داشتن خودشون رو تکه تکه میکردن و هی با پارچه بنفش خودشون رو مینداختن جلوی ماشینا...

سلام
من علیرغم همه انتقاداتی که دارم هم خوشبین و هم امیدوارم

عاشق پرواز می مانم دوشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 09:01 ق.ظ http://atena7257.loxblog.com/

سلام . با تبادل لینک موافقید ؟

سلام
لینک کردن در وبلاگستان امری توافقی نیست
من شما را لینک نموده‌ام. شما هم دوست داشته باشید لینک می‌کنید نداشته باشید هم که نمی‌کنید. حتمن نباید دوطرفه و متقابل باشد.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد