| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
| 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
| 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
| 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
| 29 | 30 | 31 |
(چند وقت قبل، توی خانه، بچه‌ها مشغول تبلت)
پدر: پسر تو نمی‌خوای مشقاتو بنویسی؟؟
پسر (در حالیکه چشم از تبلت برنمی‌دارد): فردا تعطیلیم.
پدر: واسه چی؟؟
پسر (در همان حالت): معلم‌مون نمیاد.
پدر: چرا؟؟
پسر (کماکان!): مریضه.
(یکی دو ساعت بعد)
پدر: خودش گفت فردا نیایید؟؟
پسر (با تأنی): اوهوم
پدر (با حالت مچ‌گیرانه): خودت شنیدی!؟ دقیقاً چی گفت؟؟
پسر: نه! (با تردید) آخه آخر کلاس من رفتم دستشویی...
پدر: هم‌کلاسی‌ها گفتند؟؟
پسر (هنوز چشم از تبلت برنداشته است): نه.
پدر: پس روی چه حساب می‌گی فردا معلم نمیاد؟!!!!
پسر (برای اولین بار پدر را نگاه میکند): آخه معلم‌مون چند بار سر کلاس سرفه کرد!!
به احترام میله، کلاه از سر برمیداریم و او را به استراحت کوتاه، بدرقه میکنیم...
امید که با انرژی و شادی بیش از پیش برگردی رفیقِ عزیز.
راستی، پنجمین سال تولد هم مبارک! تا باد چنین باد
+ خدا با تو باد
سلام
لطف دارید رفیق.
ممنون
قدم ما اینقدر سنگین بود مهندس؟
سلام ارنستو
تو اصلن یه وزنه فوق سنگین بودی... از اینکه من در این سوی دنیا تو رو دیر شناختم معذرت می‌خوام
قدم تو خیلی خیلی سنگین بود
اما خیالت تخت... من مثل معاون کلانترم
مبارک باد سالگرد
سلام
ممنون
به به .. تولدش مبارک
کاش اول یه پست تاریخ میذاشتی بعد میرفتی لالا
سلام
ممنون... اونم به یادم می‌مونه
خیلی لوسی میله
معلم سرفه میکنه ... پسرت مدرسه نمیره ... خودت هم وبلاگ نمینویسی !
چه وضیییییی !
سلام و ادب و تبریکٍ پنج سالگی میله بدون پرچم ، حسین اقای گرامی ، دوست خوش پشتکار وبلاگی
...
ولی این چیزی از لوسی شما کم نمیکند !
سلام
ممنون
لوس‌ها هم نیاز دارند مدتی ننویسند.
سلام دوباره اومدم.برای کتاب شعر مرسی.دلم میخواست و روحم شاد شد.تعطیلاات که نه استراحت وبلاگی خوش بگذره.کامنت قبلیم رو گشنم پیدا کردم یادم بیاد چی گفتم بعد ببینم چی جواب دادی.خوب شد نذاشتم یه سال دیگه بیام.
سلام
بله این یه رکورده به گمونم. بیشتر از سه ماه نیست!
ممنون
بعد قراره این تعطیلات چقدر طول بکشه مثلا؟
سلام
کوتاه... مثلاً تا برچسب‌ها رو درست کنم و اینا!
آخرین روز مدرسه ها دخترک اونقدر بالا و پایین پرید که خیالم برداشت الانه که استخونهای کف پاهاش له بشن... این است عشق فرزندانان به تعلیم و تربیت. باشد که رستگار شویم
سلام
خودمون هم همینقدر عاشق بودیم منتها اون دوره کسی جرات ابراز عشق رو نداشت... الان خیلی صریح و نترس شدند
مرداب به رود گفت چه کردی که زلالی ؟
گفت : گذشتم .
موفق باشی . و بلاگت برقرار .
یه وبلاگ دارم برای معرفی کتاب
اگه اهل قلم و کتابی یه سری به عاشق پرواز می مانم بزن . اگه هم دوست داشتی تبادل لینک کنیم .
سلام
فعلن که وبلاگ متوقف است و خودم در حال استراحت! اما حتمن به من حق می‌دهید که کمی تعجب کنم!!!!
happy birth day
سلام فانی
حال و احوال؟ رسیدن به خیر ...
ممنون
ببین داداش با این بهوونه گیریها نمی تونی ما رو رنگ کنی
گفته باشم
سلام برادر
از گنجشکی که افتاده توی حوض نقاشی چه توقعی می‌توان داشت؟ درسته...بله...گرفتن تابلویی در دست که رویش نوشته شده باشد رنگی نشوید!
سلام
میله جان در حالی که تو در حال استراحتی ما بلاگفایی ها کلأ مرخصیم.
سالگرد مبارک.
سلام بر مداد گرامی
والللا توی پست قبل و در ذیل کامنت یکی از دوستان گفتم که از اختلالات بلاگفا و پرشین‌بلاگ خیلی سرخورده شدم و بخشی از این استراحت اجباری و مرخصی استحقاقی را به همین خاطر گرفتم. دیدم دوستان گرفتارند و وبلاگستان خلوت گفتم بهترین فرصت است برای تجدید بنا و انجام کارهای ویرایشی آرایشی... به امید رفع همه مشکلات!
واقعا بچه های این دوره زمونه خسته نباشن!
یه جایی خوندم که تو این زمانه پدر واقعی کسی ست که فرزندش را بدون تبلت و ... بتواند سرگرم کند، و این کاریست بس دشوار... موفق باشید
سلام
والللا در توان ما هست که این کار را انجام بدهیم (سرگرم کردن بچه‌ها بدون تبلت) ولی اونوقت کی بره سر کار و کی بره پی پول!؟ طفلک بچگی‌های خودمون که با چارتا وسیله ساده خودمون رو سرگرم می‌کردیم! خلاصه اینکه روز به روز بر مسئولیت‌های این پدران و مادران بخت‌برگشته افزوده می‌شود... احتمالن چندسال دیگر می‌گویند پدر واقعی کسی است که بتواند بدون اینکه فرزندش سر کار برود برای او همسر بگیرد و خرج همگی‌شان را بدهد
می خواهم از این صفحه سوءاستفاده کنم و به مداد سیاه عزیز بگویم دلمان برایتان تنگ شده است و هیچ راهی هم برای گفتن این نداشتیم. منتظر معرفی کتاب ها می مانیم.
مرسی میله!
سلام
تا ما توی استراحتیم از این فرصت‌ها استفاده کنید!
سلام علیکم
(به قول استادمان 5 تا واجب 6 تا مستحب موکد- 7 تا مستحب مشروع -8 تا 10 تا مستحب زاید
)
خدا فرزندتان را حفظ کند در مورد تبلت واین ابزار فرمودید چقدر خوب که توضیح دهید شما چه برنامه ای در این مورد برای فرندانتان داشتید و دارید؟؟ محیط خانه و رفتار شما با این وسائل چگونه بود و به فرزندتان چه گفتید در استفاده صحیح و درست از ان.صرفا یک وسیله تفریحی یا ضروری و ...
بگویید تا ما برای محدثه ی 61 روزه ی خودمان برنامه ریزی کنیم .پدر شدن یکی از بهترین نعمت هایی است که خدا عنایت میکند ان شا الله شاکر باشیم
پنج سالگی وبلاگ خوبتان را هم تبریک میگویم
هر جا هتید سلامت باشید در کنار خانواده
این هم دعای امام سجاد در حق فرزندان البته قسمتی ازون رو بلدم ان شا الله در حق فرزندان همه مستجاب بشه و ان شا الله خدا به همه ما 10 تا بچه بده
اللهم اشدد بهم عضدی واقم بهم اودى و کثر بهم عددى و زین بهم محضرى و احی بهم ذکرى و اکفنى بهم فى غیبتى و اعنى بهم علی حاجتى و اجعلهم لی محبین و علی حدبین مقبلین مستقمین لى مطیعین غیرعاصین و لا عاقین و لا مخالفین و لا خاطئین
سلام
راستش باید بگم برنامه‌ریزی خاصی نکردیم قبلش (طبق معمول!) یه روز دیدیم یکی‌یکی دور و وری ها بچه‌هاشون مجهز به تبلت شدند... بعد مواجه شدیم با میل شدید فرزند (ابتدا میل درونی و بعد میل برون‌ریز شده)... بعد با شرط و شروط‌هایی که از ابتدای گذاشتنش خودمان چندان اطمینانی به رعایتش نداشتیم خریدیم. روزی یکی دو ساعت و از این حرف‌ها...
با همه این اوصاف نمیشه چندان کنترل کرد چون جذابیتش بالاست؛ راستش رو بخواهید خود من هم گاهی اوقات مطالعه‌ام پای همین تبلت‌ها به باد می‌رود!
البته مثل ما که می‌رفتیم توی کوچه و بازی می‌کردیم این‌ها چنین امکانی را ندارند... و این قصه سر دراز دارد.
ممنون از آرزوهای خوبتان ...فقط در مورد تعداد فرزند باید بگم که اگر امکانات بود با استادتان مسابقه می‌دادم منتها خب من کفشامو آویزون و از دنیای حرفه‌ای خداحافظی کردم!
سلام
1. سالگرد میله مبارک
2. پسر کو ندارد نشان از پدر
3. خوش بگذره
سلام
1- ممنون دایناسورجان
2- اعجوبه‌ای هستند!
3- سلامت باشی
یک استراحت کوتاه
امیدوارم پنجاهمین سالگرد وبلاگتو جشن بگیری و صد البته امیدوارم توی اون سال به سرنوشت ناصرالدین شاه قاجار دچار نشه
سلام
ممنون رفیق. باحال بود
باید روزی سه نوبت عصاره مارکز بخورم تا بتونم پنجاه سال این کارو ادامه بدم!
سلام
مبارک باشه. سالگرد تولد وبلاگ منم خرداده، خرداد 88، ولی یادش نبودم
استراحت هم خوش بگذره
سلام
تفألی به حافظ زدم همین الان: 
ممنون درخت‌جان... پس در اوج فتنه به این وادی آمدی!
می خور که عاشقی نه به کسب است و اختیار
این موهبت رسید ز میراث فطرتم.
سالگرد مبارک. حالا حالاها نویسا باشی.
استراحت به اون معنا که قسمت نمی‌شود! دارم یه کارایی می‌کنم توی آرشیو.
به پیغامی مرا دریاب اگر مکتوب نفرستی
که بلبل در قفس از بوی گل خشنود می گردد
سلام رفیق
انگلیس رفتی؟؟؟؟ پریروز که همینجا بودی!
سلام
اتفاقن فکرمیکنم استراحت برای تمام جوانب زندگی لازمه,از جمله امر خطیر وبلاگنویسی...اما بشرطی که طولانی نشه...
سالگرد رو هم باتاخیر تبریک میگیم و برای شما ارزوی سلامتی داریم با نوشته ها و مطالب زیباتون.
سلام
ممنون از لطفتان. طولانی نخواهد شد.
سلام دوباره به میلهی عزیز...
) نباشه و به زودی با قدرت ببینیمتون...
آقا امیدوارم استراحت همچنان خوش بگذره... اما از اون طزف مثلِ همون بنده خدایی که گفت از کشور میرم تا یه حال و هوایی عوض کنم(
این کارِ درست کردن برچسب ها واقعا کارِ خوبیه.. خیلی برام سخت بود که توی آرشیوتون کتابی رو پیدا کنم؛ به این میگن یه حرکت خوب
+ راستی آقا به خاطر اذیت های خیر پرشین، ما هم مجبور به جلای وطن شدیم... الان تابعیت کشور شما رو داریم
سلام
پس به سلامتی اسباب‌کشی کردید. امیدوارم از اینجایی که آمده‌اید راضی باشید.
البته من سرنوشت ایشان را سرلوحه قرار می‌دهم یا نمی‌دهم! چون ایشان با رفتنشان و فضایی که پس از آن حادث شد در موقعیتی قرار گرفت که عامه مردم معمولن می‌گویند: "خدا بیامرزدش!" و همه اون اشتباهات کلیدی که منجر به اون وضعیت شد را فراموش کرده‌اند... به هر حال من نرفته‌ام که برگردم یا برنگردم! من همینجا هستم
برچسب‌ها را باید درست کنم اما کار زمان‌بری است و من تا انتهای کار طاقت ننوشتن را ندارم. برای جستجو در وبلاگ، تا زمان کامل شدن برچسب‌ها و حتا پس از آن می‌توانید از ابزارک جستجویی که اون پایین پایین صفحه گذاشته‌ام استفاده کنید... وسط، پایین اون انتها.
درود
مکان خوبی دارید
پست های خوبی خواندم
رمان های زیاد و مطرحی رو بررسی کردید
اکثرا در این سایت بودم اما نظری نگذاشتم
سپاس بیکران
سلام بر شما
ممنون از لطفتان. موجب خوشحالی است که گاهی به کار می‌آییم.
موجب خوشحالی بیشتر وقتی که یک چراغ خاموش، روشن می‌شود.