میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

زنانه نیست پی. دی. جیمز


کوردلیا گری, دختری 22 ساله است که شریک برنارد پراید در آژانسی کارآگاهی در لندن است. داستان از روزی شروع می شود که برنارد به دلیل ابتلا به بیماری ای صعب العلاج, خودکشی کرده است. او دفتر کار را برای شریکش به ارث گذاشته و حالا کوردلیا می بایست به تنهایی این آژانس کارآگاهی سوت و کور را اداره کند, شغلی که به زعم خیلی ها زنانه نیست.

عصر روز خاکسپاری برنی, اولین مشتری از راه می رسد. سر رونالد کالندر, میکروبیولوژیستی است که به خاطر فعالیت هایش در زمینه محیط زیست معروف شده, از کوردلیا می خواهد که در مورد علت خودکشی پسرش مارک کالندر, تحقیق کند. مارک 5 هفته قبل از دانشگاهش در کمبریج انصراف داده و در یک خانه ویلایی بزرگ به عنوان باغبان استخدام شده بود. بعد از 18 روز جسد آویزان این پسر را در کلبه باغبانی یافته اند و نهایتن دادگاه حکم داده است که مارک در شرایط عدم سلامت دماغی خود را حلق آویز کرده است...حالا پدر می خواهد از علت این عمل پسری که همیشه برای کارهایش دلیل داشت و آدم معقولی بود, سر در بیاورد...

به طور خلاصه اگر بخواهم در مورد داستان نظر بدهم, اولین و بزرگترین ایراد را به طرح داستان و یا بهتر بگویم به طرح جنایت و رفتار عوامل درگیر با موضوع, وارد می دانم که مختصری به آن در ادامه مطلب اشاره می کنم. ترجمه هم اشکالاتی داشت منتها نه به آن صورت که به اصل داستان لطمه بزند...همانطور که گفتم اساس کار خودش ایراد داشت! همچنین متاسفانه طبیعی است در مواردی که مقولات جنسی مطرح می شود, ترجمه گنگ می شود(مانند ص94)...به چند مورد اشکال در ترجمه هم در ادامه مطلب اشاره خواهد شد.(ادامه مطلب خطر لوث شدن را دارد)

*****

در موخره کتاب مختصری در خصوص این خانم نویسنده انگلیسی(که به تازگی از دنیا رفته است)و آثارش صحبت شده است که برای آشنایی مخاطبان مفید است, اما در آنجا نقل قولی بود با این مضمون که منتقدین می گویند این بهترین اثر نویسنده است... گاهی منتقدین با تعاریفشان نویسنده را پیش چشم مخاطب گردن می زنند!!!

این داستان توسط آقای امیر احمدی آریان ترجمه و انتشارات نیلوفر در قالب مجموعه دایره هفتم که اختصاص به ادبیات پلیسی دارد, آن را منتشر نموده است.

مشخصات کتاب من: چاپ اول 1388, تیراژ 2200 نسخه, 247 صفحه, 4500 تومان.

 

ادامه مطلب ...

دریا جان بنویل

مکس موردون نویسنده سن و سالداریست که چندی قبل همسرش را در پی یک بیماری یکساله از دست داده است و به دنبال دیدن خوابی عجیب به یک روستای ساحلی می آید؛ جایی که نیم قرن قبل، در کودکی تعطیلات تابستان را با خانواده اش در آنجا می گذرانده است. به آنجا می رود تا به قول خودش در میان ویرانه های گذشته زندگی کند. بدین ترتیب داستان به خاطرات گزینش شده ای از راوی اختصاص دارد:

الف) خاطرات حدود نیم قرن قبل راوی یعنی حدود ده سالگی او

ب) خاطرات مرتبط با همسرش به خصوص در سال آخر

ج) سفری که به همراه دخترش پس از دیدن خواب به این منطقه داشته است

د) گذشته نزدیک یا زمان حال که راوی به تنهایی به منطقه آمده است

آن طور که از متن بر می آید تخصص مکس در زمینه تاریخ هنر است و در حال نوشتن کتابی در مورد پیر بونار نقاش فرانسوی است...اما حاصل کار، می شود کتابی که ما می خوانیم.همینجا ذکر کنم خواننده درخصوص تاریخ هنر و نقاشی و همچنین در خصوص اساطیر یونانی و تاریخ روم باستان، بد نیست اندکی اطلاعات داشته باشد تا برخی زوایای داستان را درک کند وگرنه مثل من باید مدام در گوگل سرچ کند... البته می توان همینطور به صورت معمول هم خواند...

چرا پیر بونار؟!

به عنوان نمونه این سوال برایم پیش آمد که چرا پیر بونار... در طول داستان چند بار نام این نقاش به میان می آید. جایی از داستان دختر راوی در مورد پدرش می گوید که او به تازگی کار سترگی درخصوص بونار به پایان رسانده است و راوی در ذهنش اذعان می دارد که چند صفحه ای آن هم به صورت خام نوشته است. یک جای دیگر هم البته مختصری از رابطه بونار و همسرش و یکی از تابلوهای معروف او سخن می گوید و اشاره می کند که این تابلوهای بونار از همسرش چند سالی پس از مرگ همسر ادامه داشته است.

وقتی در مورد بونار سرچ کردم، دیدم که درونمایه کار این نقاش دریافت بصری نبوده بلکه تکیه بر حافظه و خاطره جهت نزدیک شدن به مرزهای ناخودآگاه بوده است و به قول خودش حضور شیء و شخص, ذهن نقاش را مغشوش می کند...خب باید اعتراف کنم که وقتی این مطالب را دیدم اشک در چشمانم حلقه زد (یاد جاز تونی موریسون افتادم) به واقع کاری که بنویل در دریا انجام داده است مشابه سبک نقاشی بونار است.البته در مورد بونار گفته اند که نقاشی هایش باشکوه و پرجاذبه و شاد است ("گفته اند" نقلیست از ویکیپدیای فارسی) اما در مورد دریای جان بنویل باید بگویم باشکوه به خاطر ساختار داستان مصداق دارد ولی پرجاذبه و شاد نیست...دقیقن همان فضایی را دارد که تصاویر روی جلدی که در ادامه مطلب آورده ام به ما القا می کند.

نثر بنویل شاعرانه است و نگاهش نقاشانه! خیلی جاها خاطره را روایت نکرده است بلکه همچون یک تصویر ثابت نقاشی نموده است...به قول راوی خاطره حرکت را دوست ندارد ولذا می بینیم مثلن در صفحه 180 راوی یک صحنه شستشوی سر یکی از شخصیت های داستان را همانند یک نقاشی کامل برای ما توصیف می کند به گونه ای که تابلوی معروف زن شیردوش برای خودش و ما تداعی می شود.

داستان دو فصل دارد و هر فصل به تکه های متعددی تقسیم شده است و گاهی ذهن راوی در برخی تکه ها با چرخش های ملایم و تداعی معانی از زمانی به زمان دیگر می رود که در چند تکه، زیبا و قابل توجه از کار درآمده است.

***

جان بنویل متولد سال 1945 در ایرلند است و نثر شاعرانه این کتاب نشان از زادگاهش دارد و البته حال و هوای مه آلود و پر ابهام سواحل انگلستان...او جایزه بوکر سال 2005 را با همین کتاب دریا کسب نمود (که برای یک اثر هنری در تقابل با آثار عامه پسند جای شگفتی دارد). از این نویسنده پنج اثر در لیست 1001 کتاب حضور دارد که یکی از آنها همین کتاب دریا است که در شصت سالگی نویسنده به رشته تحریر درآمده است.این کتاب توسط آقای اسدالله امرایی ترجمه و توسط نشر افق با موافقت نویسنده اثر بر اساس قانون کپی رایت منتشر شده است.

مشخصات کتاب من: چاپ سوم 1389، تیراژ1500نسخه، 212صفحه، قیمت برچسبی7500 تومان

ادامه مطلب خطر لوث شدن را دارد

معرفی مداد سیاه از کتاب در اینجا که خطر لوث شدن ندارد.

ادامه مطلب ...

سرگذشت تام جونز کودک سرراهی هنری فیلدینگ


ارباب آلورتی اشراف زاده نیکدلی است که در عمارت باصفایش در سامرست شایر زندگی می کند...جایی که عامدانه همانند یک تصویر بهشتی توصیف می شود. ارباب از یک سفر کاری سه ماهه باز می گردد و در هنگام ورود به تخت خوابش نوزادی را آرمیده در بسترش می یابد. او که زن و فرزندی ندارد، تصمیم می گیرد که این نوزاد حرامزاده را تحت سرپرستی خودش بزرگ کند. تنها خواهر ارباب چندی پس از این واقعه با مردی طماع ازدواج می کند و بلافاصله فرزندی به دنیا می آورد که وارث ثروت آلورتی خواهد بود. تام جونز (کودک سرراهی) و ویلیام بلایفیل (خواهرزاده خوشبخت!) که خلق و خوی متفاوتی دارند در کنار هم و زیر نظر یک کشیش و یک حکیم فیلسوف مآب، تربیت می شوند. تام و دختر ارباب ملک همسایه (سوفیا وسترن) که هر دو از لحاظ ویژگی های ظاهری بسیار چشم نواز هستند عاشق یکدیگر می شوند اما...

چرا تام جونز؟!

اگر حجم کتاب به اندازه "آدلف" بود این سوال کمی بی مورد بود و انتخاب کتاب با توجه به حضورش در لیست 1001 کتابی که قبل از مرگ می بایست خواند برای من کفایت می کرد. اما حجم کتاب با آن قطع گلوگیرش همیشه مانع خریدش بود تا این که...باید اعتراف کنم...افزایش قیمت ها خرید این کتاب باقی مانده در پستوی برخی کتابفروشی ها را کاملن توجیه نمود! پس می بینید که افزایش قیمت ها همیشه هم بد نیست و گاهی باعث می شود یک کتاب با اهمیت وارد کتابخانه آدم بشود!

وقتی به تاریخ رمان و شکل گیری آن نگاهی بیاندازیم می بینیم که این اثر جایگاه ویژه ای دارد، از ابداع تکنیک های نو تا کوفتن راهی که به تثبیت این گونه ادبی انجامید. به همین خاطر نام هنری فیلدینگ در مقالات مرتبط حضوری بسزا دارد... که البته همه اینها برای خواننده معمولی مثل من، زیاد مهم نیست! این اهمیت داشت که متوجه شدم کتابی مثل تریسترام شندی به یکباره از آسمان نازل نشد بلکه 10 سال قبل از آن تام جونز نوشته شد و احیانن اگر روزی اصل دون کیشوت را بخوانم متوجه می شوم که تام جونز هم به همین ترتیب... و این اهمیت داشت که کل کتاب (منهای چند قسمت آن) پر کشش بود و گاه طنز هوشمندانه و حاشیه روی های دلنشین و خلاصه لحظات خوبی را از دور و بر فارغ شدم و آخرش هم ضد حال نخوردم! و اگر اهل یادگیری بودم چیزهای زیادی در این حدود هشتصد صفحه وجود داشت که البته از ما دیگه گذشته...

***

این کتاب در سال 1749 در انگلستان منتشر و دو ترجمه از آن در سال 1361 به صورت همزمان وارد بازار نشر ایران شده است...این قضیه همزمانی ترجمه آیا در ممالک دیگر هم دیده می شود؟! البته قاعدتن با توجه به قانون کپی رایت خیر... جناب کریمی حکاک یک سال و نیم وقت می گذارند برای ترجمه و حتمن مرحوم ابراهیم یونسی هم همین مقدار وقت گذاشته اند ...آن وقت بیش از نصف همین لیست 1001 کتاب هنوز ترجمه نشده است.

پ ن 1: مشخصات کتاب من؛ ترجمه احمد کریمی حکاک، انتشارات نیلوفر، چاپ سوم 1377، 2000 نسخه، 810 صفحه

پ ن 2: کتاب من مقدمه خوبی از مترجم داشت که تقریبن چیز اضافه ای برای گفتن من نگذاشت. با این حال جهت حفظ روحیه روده درازانه و عدم ترک عادت چند نکته است که در ادامه مطلب آورده ام.

ادامه مطلب ...

دل تاریکی جوزف کنراد


راوی اصلی داستان به همراه چهار نفر دیگر که یکی از آنها "مارلو" است سوار بر کشتی در ابتدای رود تایمز(از سمت دریا) هستند. هوا تاریک و مه آلود است و آنها منتظر مد بعدی جهت ادامه مسیر... به قول راوی این فضا برای بازی دومینو مناسب نیست و بخصوص مارلو دچار یک حالت عرفانی است که عنقریب محراب به فریاد می آید. در چنین حالتی, مارلو داستانش را تعریف می کند: روایت یک مسافرت-ماموریت از بروکسل به اعماق جنگل های کنگو(مستعمره بلژیک) که در آن مارلو سرپرستی یکی از قایق های رودخانه ای شرکت را عهده دار می شود که مسئولیتش حمل عاج های جمع آوری شده از طرف نماینده های شرکت, از طریق رودخانه کنگو است. یکی از این نمایندگان "کورتز" است که از موفق ترین آنهاست و برای خودش دفتر دستکی به هم زده است و باصطلاح اتوبانی جهت سرازیر شدن عاج از آفریقا به اروپا احداث کرده است.

این سفر-ماموریت ابعاد درونی و بیرونی دارد و بار آن بخش که به نوعی تجربه عرفانی است بیشتر است؛ جاهایی که مارلو با مشاهده طبیعت خاص آن ناحیه و آدمها و به خصوص آدمی همچون کورتز به نوعی خودشناسی دست پیدا می کند.

کنراد , زبان فارسی , امکان یا امتناع

کنراد نویسنده دریاپیشه ایست! این از زندگینامه و دو کتابی که تاکنون از او خوانده ام مشهود است. نه این که چون شخصیت های اصلی اش دریانورد و کشتی باز هستند, نه, بیشتر به خاطر ابهام و ژرفای مبهمش...

کنراد نویسنده مهمی است. بخصوص برای من همین بس که در لیست 1001 کتاب, پنج عنوان را به خود اختصاص داده است که یکی از آنها همین دل تاریکی است که از قضا یکی از برترین رمان های کوتاه قرن بیستم است. ستایش های بیشماری از او و کتابهایش شده است... آدم های استخوان داری هم از او و کتاب هایش و به خصوص نثرش تعریف کرده اند. یکی از آرزوهای کارگردانی مثل اورسن ولز این بود که بر اساس همین دل تاریکی فیلم بسازد و کاپولا هم تمام سودی که در پدرخوانده ها کرده بود به پای ساختن فیلمی بر اساس این رمان ریخت که همان فیلم خوب و معروف "اینک آخرالزمان" از کار درآمد. همه اینها نشانه این است که کنراد و کتابهایش در ادبیات انگلیسی زبان جایگاه والایی دارد اما... اما برای من ِخواننده آماتور, متون ترجمه شده از کارهای ایشان, نچسب و آزاردهنده است.

مترجم محترم در مقدمه به گوشه هایی از سختی کار اشاره کرده اند و فرموده اند(نقل به مضمون) اگر توانسته باشد پنجاه درصد ظرایف نثر شاعرانه کنراد که در عین فاخر و سنگین بودن گاه عامیانه نیز هست را به زبان فارسی برگرداند پاداش زحماتش را گرفته است. احساس می کنم ایشان جزء معدود فارسی زبان های کتابخوانانی هستند که از نثر کنراد حظ برده اند چون به زبان انگلیسی خوانده اند و آنچنان که فرموده اند چندین بار این کتاب را تدریس کرده اند و... اما برای خواننده ای چون من حقیقتن ارتباط برقرار کردن با متن سخت بود و ارتباطی هم که برقرار شد مصنوعی و به کمک حل المسایل هایی بود که مترجم و دوستانش در مقدمه و موخره کتاب زحمتش را کشیده بودند. نه اینکه فکر کنید پیچیدگی های عجیب و غریبی دارد, نه, نثر راه نمی دهد!

***

علیرغم همه حرفهای بالا در مورد سختی های ترجمه نثر کنراد, اکثر آثار کنراد به فارسی ترجمه شده است! این کتاب نیز تا کنون سه بار ترجمه شده است: محمد علی صفریان (1355) , فریدون حاجتی (1365) و صالح حسینی (1373) که من این ترجمه سوم را خواندم.

مشخصات کتاب من: انتشارات نیلوفر, چاپ سوم پاییز 1389, تیراژ 1650 نسخه, 190 صفحه (داستان 130 صفحه) , 3800 تومان


  ادامه مطلب ...

پرنده خارزار کالین مک کالو


 

مقدمه غیر لازم

اگر کتاب را خوانده اید و یا فیلم ساخته شده بر اساس این کتاب را دیده اید با خیال راحت به خواندن مطلب ادامه دهید. در غیر این صورت ممکن است تصمیم به خواندن کتاب داشته باشید یا تصمیم به خواندن نداشته باشید! اگر تصمیم به خواندن ندارید که با خیال راحت به خواندن مطلب ادامه بدهید... ولی اگر تصمیم به خواندن دارید یا شکی در این زمینه دارید قدری تامل کنید... چند سالتان است؟ اگر از بیست عبور کرده اید به نظرم شک به خود راه ندهید ... فیلم را توصیه می کنم! هفتصد و پنجاه صفحه خیلی زیاد است!! نه این که با حجم زیاد , عنادی داشته باشم اما خب , بگذریم... پس احتمالن ادامه را می خوانید!

پرندگان خارزار

پدی و فی به همراه خیل فرزندانشان در نیوزلند زندگی می کنند. پدی یک کارگر مهاجر ایرلندی است که کارهایی مثل پشم چینی گوسفند و کشاورزی و امثالهم در مزارع دیگران انجام می دهد و زندگی بخور و نمیری دارند...می گذرد. خواهر پدی در استرالیا یک بیوه خرپول است که ... بله حق با شماست!...وارثی ندارد. خواهر مذکور , برادر و خانواده اش را فرا می خواند تا سرپرستی مزرعه دویست و پنجاه هزار جریبی اش را به آنها بسپارد...از آن مزرعه های رویایی استرالیایی که یه عالمه گوسفند با پشم های مرینوس دارد!

در محل زندگی خانم کارسن (عمه خانم) یک کشیشِ کاتولیکِ جوانِ جذاب مشغول خدمت است که مورد توجه همگان و از جمله مورد عنایت ویژه و ساپورت همین عمه گرامی است. "پدر رالف" به استقبال پدی و خانواده می رود و در نگاه اول توجه ویژه ای به مگی 10 ساله دارد و دخترک نیز به همچنین... بعد از چند سال این توجهات تبدیل به چیزهای دیگری نظیر علاقه و عشق می شود.

از آنجایی که این دنیا محل گذر است ,عمه کارسن وصیت نامه ای رسمی تهیه می کند که در آن وارث اموالش پدی و خانواده اش است(سوای آن مزرعه رویایی یک سبد سهام افسانه ای هم هست). اما وقتی توجهات ویژه رالف به مگی را می بیند , دلخور می شود و با دلی شکسته و قلبی آرام و مطمئن (اطمینان از حس جاه طلبی کشیش) یک وصیت نامه دستنویس آماده می کند که در آن همه اموال را به کلیسای کاتولیک می بخشد به شرطی که سرپرستی اموال با پدر رالف باشد. این وصیت نامه جدید را به رالف می دهد و بدین ترتیب او را بر سر دو راهی می گذارد:


یک) این وصیت را که کسی خبری از آن ندارد را معدوم کند و مگی دوست داشتنی و خانواده زحمتکشش به حق خود برسند و غرق پول شوند...


دو) با اتکا به این وصیت نامه خودش در سلسله مراتب کلیسا سوار آسانسور شود و بالا برود.

شما بودید چی کار می کردید؟!

باقی در ادامه مطلب

پرندگان بازار!

کتاب خانم مک کالو طبیعتن به گونه ایست که پر فروش بوده است و این مذموم هم نیست. در ایران هم خوب مورد توجه قرار گرفته است ... حداقل هفت ترجمه و بیش از سی بار چاپ شدن! (از این علامت تعجب برداشت بد نکنید...جایگاه این کتاب همین است و می بایست بیش از اینها هم چاپ می شد ... مشکل آنجاست که کتابهای دیگر جایگاهشان نباید جایی باشد که هستند) : 

 1 - مرغان شاخسار طرب ، فرشته طاهری ، انتشارات ویس 1367( بعدن نشر درسا) 

 2- مرغ خار    ، طاهره صدیقیان-رویا صدوقی، نشر مروارید 1369  

 3 - پرنده خارزار       ،  مهدی غبرایی         ، نشر نیلوفر  1371   

 4-  

 5- پرندگان خارزار       ،  امیر راسترو   ، نشر قصه پرداز 1379  

 6- مگی              ، عزیز رستمی،   1389 (خود مترجم احتمالن) 

 7- مرغان شاخسار طرب ، تیمور قادری- زهرا قادری ، نشر ابرسفید 1391 

**** 

پ ن 1: مشخصات کتاب من؛ ترجمه مهدی غبرایی, چاپ نهم 1387 , تیراژ 3300 نسخه, 764 صفحه, قیمت 9500 تومان

پ ن 2: بخشی تحت عنوان راوی هفتم هم داشت این مطلب , منتها دیدم طولانی می شود گذاشتم برای بین دو تا پست کتابی...مثل سابق. اینجا و اینجا

پ ن 3: کتابی که با عنوان "آخرین پرنده در شاخه ای تنها" توسط خانم مریم مفتاحی ترجمه شده است و انتشارات شیرین منتشر نموده است ترجمه این کتاب معرفی شده نیست و ترجمه ای از کتاب دیگر این نویسنده با نام an indecent obsession می باشد که بنده اشتباهن در لیست ترجمه های مختلف این کتاب آورده بودم و با تذکر مترجم محترم متوجه این اشتباه شدم که ضمن اصلاح از حسن توجه شان متشکرم.از ایشان اخیرن ترجمه ای از کتاب "و کوه ها طنین انداختند" خالد حسینی وارد بازار کتاب شده است.

ادامه مطلب ...