-
پوست انداختن (4) کارلوس فوئنتس
شنبه 21 مردادماه سال 1391 16:17
قسمت چهارم 1- کتاب با نقل پراکنده ای از نحوه ورود فاتحان اسپانیایی به شهر مقدس چولولا در اوایل قرن شانزدهم آغاز می شود (با نقل همزمان ورود این چهار نفر و ورود راوی و ورود آن شش راهب نوازنده در زمان حال). ارنان کورتس اسپانیایی با شعار صلح بر لب وارد شهر می شود و بزرگان شهر به استقبالش می آیند و قرار است در روزهای آتی...
-
پوست انداختن (3) کارلوس فوئنتس
سهشنبه 17 مردادماه سال 1391 17:31
قسمت سوم 1- برخی از قطعات به نوعی نقیضه برخی قطعات دیگر هستند و این یکی از بازی هایی است که بر سر خواننده می آید. خاویر و الیزابت به نوعی در حال نوشتن رمان زندگی خود هستند یا نوشتن سناریوی فیلم زندگی خود... گاهی آدم به برخی گفتگوها شک می کند! (تازه این را بگذاریم در کنار یکی از قول هایی که آنها به هم داده اند ; این که...
-
پوست انداختن (2) کارلوس فوئنتس
جمعه 13 مردادماه سال 1391 21:09
قسمت دوم 1- تلاش زیادی انجام دادم که یادداشتهایم را دسته بندی کنم و در قالب یک متن منسجم بیاورم, اما ظاهراً این روزها روزهای من نیست! اما به هر حال یک زورآزمایی مذبوحانه در ادامه مطلب انجام می دهم و شما دوست عزیزی که قصد کرده ای کتاب را بخوانی لطفاً به ادامه مطلب نیا چون به قول معروف!! می خواهیم چراغ ها را خاموش کنیم...
-
پوست انداختن (1) کارلوس فوئنتس
شنبه 7 مردادماه سال 1391 23:43
قسمت اول عجیباً غریبا... فرض کنید یک پازل هزار تکه را خوب مخلوط کنند و یکی یکی به شما بدهند... اگر صبرتان ایوبی نباشد احتمالاً بعد از پنجاه , صد یا دویست تکه , بیخیال می شوید... اما به این سختی هم نیست , چون برخی تکه ها منفرداً تصویر زیبایی دارند و همچنین بعد از کنار هم گذاشتن چند تکه اول یک نیمچه تصویری هم خواهیم...
-
چون عمل در تو نیست...
دوشنبه 2 مردادماه سال 1391 16:52
حتماً تا الان در جمع های خانوادگی یا دوستانه یا همکارانه و حتا مجازی... در مورد وضع بد رانندگی در کشورمان زیاد حرف شنیدیم و احیاناً زدیم... حتماً همینطوره دیگه، نه؟... همه هم متفق القول هستیم که اینجوری خیلی بده و اونجوری خیلی بهتره...یعنی حساب دو دو تا چارتاست دیگه ، منطقاً توی هر جمعی همه موافقند که مثلاً باید بین...
-
دلقک خوب
یکشنبه 25 تیرماه سال 1391 18:36
اول مسیر است و ماشین مسافرکشی جلوی پایم ترمز می زند. از موی سفید راننده مشخص است که حکماً بازنشسته ایست که دارد از این راه کمک خرجی تهیه می کند. از همین ابتدا شروع می کند به نک و نال های زیر لبی که چرا در ابتدای مسیر فقط دو مسافر به تورش خورده است... از سمت راست با سرعت کمی می راند تا مبادا مسافری را از دست بدهد....
-
علم الاسباب
یکشنبه 18 تیرماه سال 1391 11:14
در طول تاریخ مدرن ایران ، مردان و زنان زیادی از اسباب کشی نالیده اند و به حق هم نالیدند... این مقدمه ای شد تا به قول شاعر: ما هم نال خود را می کنیم آغاز!! البته خواننده های مطلب اکثراً خودشان استادند و اظهار فضل پیش بزرگان به چه ماند؟ به معلق بازی... لذا فقط به نکاتی کاربردی با توجه به تجربه اخیر (همین جمعه ای که...
-
آب بابا ارباب گاوینو لدا
جمعه 9 تیرماه سال 1391 13:20
گاوینو, پسری که به تازگی وارد شش سالگی شده است به مدرسه می رود اما پس از مدت کوتاهی ,پدرش که دهقانی مستبد است به مدرسه می آید و او را از کلاس خارج می کند و با خودش به ییلاق می برد, جایی که زمین کشاورزی پدر و چراگاه گوسفندان آنهاست.گاوینو علیرغم سن کمش باید از گوسفندان در مقابل دزدان مراقبت کند و همچنین مواظب باشد تا...
-
بازگشت گودزیلا
یکشنبه 4 تیرماه سال 1391 19:58
آدم باید دو ورقه قرص خودخواهی را یک جا بالا انداخته باشد که بازگشت خودش را این گونه توصیف کند... ما کجا و گودزیلا کجا... فارغ از همه تفاوت ها شاید بتوان یک شباهت زورکی سرهم کرد: گودزیلایی که با هر گردش کمر فریاد جماعتی را در می آورد و میله ای که با هر گردش کمر احیاناً فریاد دوستان را دربیاورد که "بشین لامصب مگر...
-
دو سال گذشت
یکشنبه 7 خردادماه سال 1391 08:43
اگر به روزهایی که می گذرانیم نگاه کنیم می بینیم که فقط در تعداد کمی از روزها اتفاقات خاص تاثیرگذار رخ می دهد و این شانس را به ما می دهد که لااقل در این روزها از تکرار و روزمرگی خلاص شویم. البته اگر ذهنی قوی و حافظه ای کولاک می داشتیم هر روز می توانست سالگرد یک خاطره باشد ، سالگرد یک خاطره قشنگ ، مثل خاطره خوردن کشک...
-
رنگ زرد رابرت لویی استیونسون
دوشنبه 1 خردادماه سال 1391 21:36
این نویسنده اسکاتلندی را همه ما با جزیره گنج می شناسیم. که البته این هم به مدد انیمیشن های متعددی است که از روی این داستان ساخته شده است و در کودکی راه به راه نشانمان می دادند... البته نه این که از این قضیه شاکی باشم... نه... به هر حال از خیلی از کارتونها بهتره... بگذریم... این نویسنده قرن نوزدهمی (1850-1894) شاهکار...
-
روایت برای روایت!!
چهارشنبه 27 اردیبهشتماه سال 1391 22:30
تلویزیون را روشن می کنید , یک روحانی دارد وعظ اخلاقی می کند ; از پیامبر مسلمین می گوید و فردی که هر روز بر روی او خاک می پاشد و توهین می کند و نوع برخورد ایشان و این که چگونه با برخورد نرم آن فرد را نسبت به عمل نامناسبش آگاه می کند... به مجلس ختم یکی از بستگان می روید , واعظ از امام اول شیعیان می گوید و آن حکایت که...
-
رهنمودهایی برای نزول در دوزخ دوریس لسینگ
شنبه 23 اردیبهشتماه سال 1391 23:37
خواب من زیستن در مکانی دیگر یا سرزمینی دیگر بود. در تمامی این مدت می دانستم که زندگی دیگری را می زیستم . (ص69) *** داستان با گزارش پرستار کشیک بخش روانی بیمارستانی در لندن در خصوص پذیرش بیماری با هویت نامعلوم , آغاز می شود. پلیس این شخص را درحالیکه نیمه شب,سرگردان بوده و حرف های بی سر و ته می زده به ظن آنکه مست است یا...
-
معراج اولاند
دوشنبه 18 اردیبهشتماه سال 1391 10:33
از همه شرایط و اتفاقات و عیره و ذالکی که باعث شد من باشم و این مراسم اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری فرانسه را ببینم تشکر می کنم... ملت جمع شده بودند در یکی از میادین پاریس (و البته شهرهای دیگر هم به همچنین) و یک ال سی دی بزرگ و... طرفداران هر کاندیدا در مکانی جداگانه اما خیلی نزدیک به هم ... چیزی که برام جالب بود...
-
پیشنهاد رمان
پنجشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1391 08:22
همانطور که قول دادم با کمی تاخیر لیست کتابهایی که امسال قصد خواندنشان را دارم اینجا قرار می دهم. در ذیل لیست هم کتابهایی که قبلاً در این وبلاگ معرفی و واجد شرایط توصیه نمودن هستند را مجدداً ذکر می کنم باشد که در انتخاب و خرید کتاب دوستان را کمک نماید: سال مرگ ریکاردو ریش ژوزه ساراماگو شهود فلانری اوکانر بیلی بات گیت...
-
پست موقت!
چهارشنبه 13 اردیبهشتماه سال 1391 08:04
- نمایشگاه داره شروع میشه و من یه بررسی کردم و کتابهایی را که امسال خواهم خواند را به توصیه یکی از دوستان نوشته ام... احتمالاً امروز آن را تایپ کنم و اینجا بگذارم که اگر کسی خواست این لیست هم مد نظرش باشد. - آن ماموریت های هر روزه شروع شده است و تقریباً بیشتر زمان روز را درگیرم و ناخواسته کمی کمرنگ تر شده ام. - هیچکس...
-
رهایی جوزف کنراد
دوشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1391 09:26
تام لینگارد دریانوردی انگلیسی است که سالها روی کشتی خود در اقیانوس آرام در حال زندگی است و آبها و جزایر آن مناطق (حوالی گینه نو) را به خوبی می شناسد. او در یکی از سفرهایش با حسیم و ایمادا که حکومت خود را در یکی از جزایر بر اثر کودتای یکی از بستگانشان از دست داده اند , آشنا می شود. حسیم جان تام را در گیروداری نجات می...
-
حیرت نامه
جمعه 8 اردیبهشتماه سال 1391 00:10
شقیقه اول: وقتی ایران در زمان فتحعلیشاه قاجار با تعرض همسایه قدرتمند شمالی , روسیه مواجه شد ; دربار ایران تصمیم گرفت برای ایجاد تعادل قوا از قدرت رقبای روسیه تزاری در عرصه بین الملل استفاده کند. یکی از گزینه ها انگلستان بود. لذا یکی از درباریان به نام میرزا ابوالحسن خان ایلچی مامور می شود تا پیام دوستی و طلب کمک ایران...
-
قصری در پیرنه یاستین گوردر
دوشنبه 4 اردیبهشتماه سال 1391 12:17
مردی میانسال را تصور کنید که برای شرکت در سمیناری به منطقه ای در نروژ می رود که سی سال قبل در آنجا اتفاقاتی برایش افتاده است که منجر به جدایی او از معشوقش شده است. دقیقاً در همان هتل مستقر می شود و شب را به صبح می رساند و طبیعتاً به عشق قدیمی خود می اندیشد. صبح وقتی بعد از صرف صبحانه از رستوران هتل بیرون می آید ناگهان...
-
خدمت نظام وظیفه
پنجشنبه 31 فروردینماه سال 1391 00:07
- چرا این قدر پکری؟ - از دست این تغییرات پشت سرهم قانون خدمت نظام وظیفه دایی... همه برنامه ریزی هامو به هم ریخته... یک نگاه خیره ممتد بهش میاندازم که خودش از صد تا چیز گویاتره... - چیه دایی؟ بهم نمی خوره برای زندگیم برنامه ریزی داشته باشم!؟ نگاه خیره ادامه پیدا می کند! - حالا برنامه ریزی هیچی ... استرس که به آدم وارد...
-
گلهایی به یاد آلجرنون دانیل کیز
یکشنبه 27 فروردینماه سال 1391 11:46
دوکتر استراوس میگه از این به بد هرچیزی به فکرم میرسه یا یادم میمونه و هرچیزی برام اتفاغ میافته رو بنویسم. خودم نمی دونم چرا ولی میگه مهمه برا ایکه ببینن میتونن ازم استفاده کنن یا نه... چارلی گوردون مردی 32 ساله است که از لحاظ ذهنی (مطابق تعاریف موجود) عقب مانده محسوب می شود (با IQ معادل 68). او سالهاست که از خانواده...
-
نیم به علاوه نیم
چهارشنبه 23 فروردینماه سال 1391 00:20
از اسبش پیاده شد... آه بلندی کشید و زیر لب زمزمه کرد: - پیری هم بد دردیه... تا همین صد سال پیش که این مسیر رو می اومدم و برمی گشتم , اصلاً احساس خستگی نمی کردم اما الان... زانوهام داره زوق زوق می کنه. وارد ستورگاه کاروانسرا شد.نگاهی به اطراف انداخت. تمام آخورها اشغال بود و اسب ها مشغول خوردن بودند. تعدادی جوان صد, صد...
-
ژرمینال امیل زولا
جمعه 18 فروردینماه سال 1391 10:16
این سومین یا چهارمین باری است که ژرمینال را می خوانم و هربار در نظرم اعجاب انگیزتر از پیش جلوه می کند. (آندره ژید) *** فرانسه در دهه شصت از قرن نوزدهم (دوران امپراتوری دوم – ناپلئون سوم) , دستخوش رکود اقتصادی و تبعات آن بود و داستان در این شرایط جریان دارد. "اتی ین" جوانی بیست و یکی دو ساله است که به دلیل...
-
ادامه ره آورد ها!
سهشنبه 15 فروردینماه سال 1391 18:38
پیرو پست قبلی برای این که سوالات بدون جواب (البته جوابی در حد خود من) نمانده باشد ,خط سیر سفر نوروزی : تهران – نطنز- اردکان – میبد – یزد , بود. و در مورد سوالات: 1- در هنگام ورود به شهر میبد , تابلویی است که ورود شما را به زادگاه خردسال ترین شهید دفاع مقدس خوشآمد می گوید. کودکی 12 ساله ... جنگ اصلاً چیز خوبی نیست و...
-
رهاوردهای سفر
یکشنبه 13 فروردینماه سال 1391 10:07
پیرو پست قبلی , برای این که بدون دستاورد نباشه سفر ما , چند سوال طرح کردم که به واسطه اش یه کم دور هم باشیم! منظور اینه که به گزینه های ذیل سوال ها اکتفا نکنید! شاید جای بیشتری برای حرف زدن داشته باشد و... ضمناً من کجاها رفته بودم؟؟!! . 1- کدام شهر زادگاه خردسال ترین شهید دفاع مقدس است؟ سن ایشان؟ الف) مشهد – 15 سال ب)...
-
بازگشت عارفانه
شنبه 12 فروردینماه سال 1391 09:47
با سلام خدمت همه دوستان با مرام یک بار دیگر هم از مسافرت نوروزی صحیح و سالم بازگشتم ولذا به زودی پست جدید را خواهم نوشت. به میزان وضعیت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی جامعه, خراب همه دوستانم.
-
روضه شب عید 2
شنبه 27 اسفندماه سال 1390 20:20
پیش نوشت: این دومین روضه ایست که در منبر وبلاگ در شب عید در خدمت دوستان هستیم. اولینش را اینجا تجدید خاطره نمایید. *** شب عید نزدیک است و بر همه گان واجب است که در این شب مبارک نگاهی به پشت سر خود بکنند و من مدتیست که برگشته ام و به دیوار پشت سرم خیره شده ام و در تلاشم تا راز آن را کشف کنم. حقیقت امر آن است که کمی...
-
اجاق سرد آنجلا فرانک مک کورت
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 12:39
پس نوشت: در مورد عنوان مطلب باید می نوشتم خاکستر آنجلا که ترجمه درست تری برای Angela’s ashes بود... اما خب عنوان ترجمه ای که من خواندم این بود. در انتها در مورد این بازار فاجعه بار خواهم نوشت. *** آنجلا دختری ایرلندی است که در اثر فقر و بیکاری به پیشنهاد مادرش که او را دختری بی خاصیت می داند به آمریکا مهاجرت می کند تا...
-
پیشنهاد کتاب (رمان)
دوشنبه 22 اسفندماه سال 1390 00:02
با توجه به این که یک هفته به عید باقی مانده است و در این ایام ما فکر می کنیم وقت آزادمان زیاد می شود! و معمولاً برای پربار تر نمودن این اوقات فراغت برنامه ریزی می کنیم و محتملاً در اندیشه خواندن یکی دو رمان هم هستیم و الی آخر... و با عنایت به این که ممکن است در تدارک خریدن کتاب جهت دادن عیدی باشیم لذا بد ندیدم از میان...
-
سیمین دانشور
جمعه 19 اسفندماه سال 1390 00:31
... زن, کمی فکر کن. وقتی خیلی نرم شدی همه ترا خم می کنند ... این جمله را که از کتاب سووشون همینجوری انتخاب کردم می توانست شروعی باشد برای مطلبی در مورد روز زن و... اما خب ظاهراً باید برای مرگ نویسنده اش استفاده کنم. ... زری از همه چیز دلش بهم خورده بود. حتی از مرگ , مرگی که نه طواف , نه نماز میت و نه تشییع جنازه داشت....