میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

چه کسی پالومینو مولرو را کشت؟ – ماریو بارگاس یوسا

مقدمه اول: یکی از موضوعات محوری مورد توجه یوسا در رمان‌هایی که بنده از ایشان خوانده‌ام مسئله‌ی خشونت و ریشه‌های شکل‌گیری آن در فرد و جامعه است. در جنگ آخرزمان، نقش باورهای مذهبی و عدم شکل‌گیری گفتگو و در نتیجه شناختِ معیوب از یکدیگر، در بروز خشونت را می‌بینیم. در مرگ در آند، نقش باورهای سنتی و خرافی... در زندگی واقعی آلخاندرو مایتا نقش باورهای ایدئولوژیک و آرمانی... در سالهای سگی، نقش نظامی‌گری... در گفتگو در کاتدرال و سور بز، عشق به قدرت و دیکتاتوری... در رویای سلت هم حرص پول و البته حفظ قلمرو. در این داستان هم بزعم من موضوع اصلی همین است، هرچند که ممکن است حس کنیم مسئله‌ی اصلی معمای یک قتل است!

مقدمه دوم: داستان در یکی از شهرهای پرو به نام «تالارا» جریان دارد. حدوداً در دهه 50 قرن بیستم. وقتی اسپانیایی‌ها در این مناطقِ سرخ‌پوست‌نشین مستقر شدند؛ از اختلاط آنها با سرخ‌پوستان بومی، نژادی شکل گرفت که به آنها «مستیزو» می‌گفتند. بعدها که بردگان سیاه‌پوست از راه رسیدند حاصل اختلاطشان با اسپانیایی‌ها را «مولاتو» می‌گفتند. حالا اگر یک مستیزو با یک اسپانیایی اختلاط پیدا کند حاصل کار را «کاستیسو» و اگر یک مستیزو با یک سرخ‌پوست ازدواج کند، محصول آنها «چولو» خواهد شد. این تفکیک خیلی درازدامن‌تر از این حرف‌هاست و اسامی دیگری نظیر موریسکو، آلبینو، چینو، لوپو، بارسینو، آلباراسودو، چامیسو و... نیز برای انواع اختلاط‌های بعدی تعریف شده است. در مستعمرات چنین خط‌کشی‌های دقیقی وجود داشت. در این داستان، مقتول و «لیتوما»، چولو هستند که در نگاه دیگران نژاد حقیری است و در چندین نوبت این نگاه تحقیرآمیزِ نژادی در داستان انعکاس یافته است.      

مقدمه سوم: یکی از شخصیت‌های داستان در توجیه اعمال خود از بیماری دخترش صحبت می‌کند: دیلوژن، «خیالات آکنده از دروغ». این شخص معتقد است چیزهایی که دختر برعلیه او تعریف کرده به خاطر ابتلا به این بیماری است. دیلوژن به عنوان باورهای ثابت و نادرستی تعریف می‌شود که با واقعیت در تضاد است. هرچه‌قدر برای این افراد استدلال بیاورید یا شواهد غیرقابل انکار رو کنید آنها نمی‌توانند باورها و عقاید خود را رها کنند. آنها در مقابل، تفسیرهای خاص خودشان را ارائه می‌کنند و همین تحلیل نادرست وقایع و رویدادها باعث تقویت اختلال آنها می‌شود. یوسا این اصطلاح را در دهان یکی از شخصیت‌ها قرار می‌دهد و ما نمی‌دانیم که کاربرد آن به چه میزان درست است اما به طور قطع بعد از خواندن داستان پی خواهیم برد که مردم این شهر به درجاتی دچار این اختلال هستند!

******

داستان با حضور «لیتوما» بر سرِ صحنه‌ی یک جنایت آغاز می‌شود. لیتوما یک سرباز تازه‌کار در اداره پلیس این شهر کوچک و به نوعی وردستِ «ستوان سیلوا» رئیس کلانتری محسوب می‌شود. مقتول، مرد جوانی است که به شکل فجیعی شکنجه و به قتل رسیده است. این تیمِ دونفره می‌بایست معمای این قتل را حل کرده و آن را به سرانجام برسانند. ستوان سیلوا پلیس ماهری است و لیتومای تازه‌کار در محضر او کار یاد می‌گیرد و راوی سوم‌شخص داستان هم در بسیاری از نقاط داستان از ذهن لیتوما ما را باخبر می‌سازد و همین باعث می‌شود لیتوما یک شخصیت کلیدی در داستان باشد. یوسا چند سال بعد این شخصیت را در کتاب مرگ در آند هم به کار می‌گیرد. تا جایی که در خاطرم هست لیتوما در مرگ در آند، گروهبان شده است و آموخته‌هایش در محضر ستوان سیلوا را در آن کوهستان دهشتناک به اجرا درمی‌آورد.

آنها با کشف هویت جسد و تحقیق در مورد او آغاز می‌کنند اما مانع بزرگی جلوی راه‌شان قرار می‌گیرد. مقتول سربازِ پایگاه نیروی هوایی است و فرمانده پایگاه سرهنگی است که اجازه دسترسی این دو پلیس را به هم‌خدمتی‌ها و دیگر پرسنل پایگاه، نمی‌دهد. در این شهر کوچک شایع شده است که پلیس به دنبال حل این معما نیست چون پای «کله گنده‌ها» در میان است. در چنین فضایی کار به سختی پیش می‌رود اما خیلی زود گشایشی حاصل می‌شود و....  

من از علاقمندان داستان‌های جنایی هستم اما با خیلی از خوانندگانی که این کتاب را در ذیل این عنوان طبقه‌بندی کرده‌اند مخالف هستم و دلایل خود را در ادامه مطلب خواهم آورد.

******

در مورد یوسا قبلاً در اینجا نوشته‌ام. این هشتمین رمانی است که از این نویسنده خواندم و از این حیث رکورددار است. به خیال خودم می‌خواستم یک نمره متوسط به یوسا بدهم تا جلوی شبهه‌ی دلبستگی و وابستگی را بگیرم. به قول محسن چاوشی وای از این وابستگی! اما چه کنم!؟ در ساده‌ترین داستان‌هایش رد پای نبوغ دیده می‌شود. البته امید دارم که شاید در نوبت بعدی بتوانم این شبهه را از دامان وبلاگ پاک کنم. 

این کتاب در سال 1986 منتشر و سال بعد به انگلیسی ترجمه شده است. در مورد ترجمه‌های فارسی اثر می‌توان گفت که حداقل سه نوبت ترجمه شده اما یکی از آنها منتشر نشده است: احمد گلشیری (1383)، اسدالله امرایی (1387). ترجمه عبدالله کوثری هم همانی است که به انتشار نرسیده است.  

...................

مشخصات کتاب من: ترجمه احمد گلشیری، انتشارات نگاه، چاپ دوم 1387، تیراژ 3000 نسخه، 159صفحه.

پ ن 1: نمره من به کتاب 3.9 از 5 است. گروه A (نمره در گودریدز 3.56 نمره در آمازون 4.3)

پ ن 2: مطلب بعدی درخصوص رمان «شماره صفر» از اومبرتو اکو خواهد بود و سپس نوبت به «وردی که بره‌ها می‌خوانند» از رضا قاسمی خواهد رسید. پس از آن «بچه‌های نیمه‌شب» از سلمان رشدی، «تبصره 22» از جوزف هلر، «سه نفر در برف» از اریش کستنر.

 

 

ادامه مطلب ...

غرامت مضاعف – جیمز ام. کین

«والتر»، راوی اول‌شخص داستان، کارمند باسابقه و کاربلد یک شرکت بیمه در کالیفرنیا است. او روایتش را با این جملات آغاز می‌کند:

«با ماشین رفتم گلِندل تا سه‌تا راننده‌ی کامیونِ تازه به بیمه‌نامه‌ی یه شرکت آبجوسازی اضافه کنم که مورد تمدیدیه‌ی هالیوودلند یادم اومد. گفتم اون‌جا هم برم. این جوری شد که پا گذاشتم تو اون «خونه‌ی مرگ»، درباره‌ش تو روزنامه‌ها خونده‌ین. وقتی من دیدمش اصلا شبیه «خونه‌ی مرگ» نبود. صرفاً یه خونه به سبک اسپانیایی بود، شبیه باقی‌شون تو کالیفرنیا، دیوارهای سفید، سقفِ سفالی قرمز، یه طرفش حیاط.»

این جملات آغازین، با ضرب‌آهنگ مناسبی که دارد بدون شک خواننده‌ی علاقمند را سریعاً به داخل داستان می‌کشاند و البته حاوی چند نکته‌ی مهم نیز هست. اول اینکه شخصیت اصلی همانگونه که در حال انجام امور متداول و روزمره‌ی خود است؛ همچون ته‌سیگاری که در جوی کنار خیابان روی آب حرکت می‌کند، ناگهان داخل گردابی می‌شود که سرنوشت او را تغییر می‌دهد. این نوع وارد شدن به ماجرا یا به عبارتی تخطی از محدوده‌های حرفه‌ای یا قانونی یا اخلاقی را در عمده‌ی آثار این سبک می‌بینیم، مثلاً در رمان قبلی همین نویسنده یعنی «پستچی همیشه دوبار زنگ می‌زند». در آنجا هم شخصیت اصلی ناخواسته و اتفاقی وارد مکانی می‌شود که به قول خودش بتواند غذای مجانی گیر بیاورد اما در واقع وارد مسیری می‌شود که او را به یک قاتل تبدیل می‌کند.

نکته دوم مکمل نکته اول است! اگر در اولی ما با شخصیت‌هایی روبرو هستیم که قبل از ماجرا شبیه آدم‌های معمول دیگر هستند (گانگستر و جانی بالفطره نیستند) در دومی با مکان‌هایی روبرو می‌شویم که با مکان‌های مشابه دیگر تفاوتی ندارند. در اینجا خانه‌ی مرگ با آن توصیفاتی که در روزنامه‌ها به آن پرداخته شده کاملاً همان است که در مناطق مشابه وجود دارد و این‌طور نیست که یک محیط به‌صورت مستقل بتواند جرم و جنایت بزایاند.

حال اگر آدم همین آدمِ معمول است و محیط هم همان، چه چیز یا چیزهایی موجبات وقوع «قتل» را فراهم می‌کند!؟ در ادامه به این داستان بیشتر خواهم پرداخت. پیش از آن همانند کتاب «پستچی...» لازم است بگویم کار نویسنده حداقل در این دو کتاب به‌گونه‌ایست که انگار هیچ چیز اضافه‌ای وجود ندارد؛ نثری بدون حشو و زواید و کاری فاقد گوشه‌های تیز که خواننده را اذیت کند. لذا این کتاب را به علاقمندان داستان‌های جنایی توصیه می‌کنم. در واقع اگر بخواهیم در مقابل این پرسش که «سبک نوآر چیست؟» خودمان را به دردسر نیاندازیم، یک راه‌حل این است که بگوییم همین دو کتاب را بخوانید تا با مختصات این سبک آشنا شوید! شخصیتی تنها که قهرمان نیست، به خاطر جاه‌طلبی و اعتماد به نفس بالا در مقابل محرک‌هایی نظیر طمع و اغواگری، از محدوده‌های اخلاقی و قانونی خارج شده و در جهنمی خودساخته فرو می‌رود و رویای آمریکایی به تراژدی آمریکایی تبدیل می‌شود.

*******

جیمز ام. کین (1892 – 1977) به همراه نویسندگانی چون داشیل همت و ریموند چندلر آغازگر رمان در سبک نوآر آمریکایی است. کین در بیست‌سالگی  وارد عرصه‌ی روزنامه‌نگاری شد و بعد از سالها کسب تجربه در این امر به نویسندگی روی آورد. کین با دو اثر ابتدایی خود «پستچی همیشه دوبار زنگ می‌زند» (1934) و «غرامت مضاعف» (1936) نام خود را جاودانه کرد. این داستان ابتدا به صورت سریالی در یک مجله به چاپ رسید و پس از آن به صورت مستقل منتشر شد. بر اساس این کتاب فیلمی با همین نام به کارگردانی بیلی وایلدر در سال 1944 ساخته شده است.

............

مشخصات کتاب من: ترجمه بهرنگ رجبی، نشر چشمه، چاپ اول زمستان 1390، شمارگان 2000 نسخه، 151 صفحه.

............

پ ن 1: نمره من به کتاب 3.9 از 5 است. گروه A (نمره در گودریدز 4.07 نمره در آمازون 4.4)

پ ن 2: از ترجمه رضایت داشتم؟ زیاد! از طرح روی جلد؟! نه چندان!

پ ن 3: کتاب بعدی «رویای سلت» از یوسا خواهد بود.

 

ادامه مطلب ...

خواهرم قاتل زنجیره‌ای - اویینکان بریت‌وِیت

راوی اول‌شخص داستان زنی جوان به نام «کورده» است؛ پرستاری وظیفه‌شناس، کاری، با وسواسِ تمیزی. او به همراه مادر و خواهرش در خانه‌ای بزرگ و لوکس در لاگوس (بزرگترین و مهمترین شهر نیجریه) زندگی می‌کند. خواهرِ راوی (آیولا) دختری است زیبا و بسیار مورد توجهِ مردان؛ خصیصه‌ای که کورده از آن بهره چندانی ندارد. آیولا به غیر از زیبایی هیچ خصیصه مثبتی ندارد، درست برخلاف کورده که با کمالات بسیاری از او در طول داستان آشنا می‌شویم. داستان با این فصل دو جمله‌ای آغاز می‌شود:

«آیولا با این کلمات احضارم میکند _ کورده، من او را کشتم.

امیدوار بودم دیگر این کلمات را نشنوم.»

این جملات نشان می‌دهد بار اول نیست که راوی با چنین وضعیتی روبرو شده، هرچند امید داشته است که دیگر تکرار نشود. داستان در واقع با سومین قتلی که آیولا مرتکب شده آغاز می‌شود. کورده در صحنه قتل (منزل مقتول که دوست‌پسر آیولا بوده است) حضور می‌یابد و در راستای کمک به خواهرش جهت محو آثار جرم اقدام می‌کند؛ کاری که با توجه به خصوصیاتش در آن خبره است. هرچه‌قدر که راوی به همه جوانب امور فکر می‌کند آیولا جز نیازهای خودش به چیز دیگری فکر نمی‌کند. در واقع زیبایی ظاهر و اندام او شرایطی را پدید آورده که همه خواسته‌های او بدون کمترین تلاشی اجابت شده است و لذا او در دنیایی زندگی می‌کند که همه چیز باید بنا به خواسته‌اش پیش برود. حالا با رسیدن به قتل سوم با عنایت به تعریفی که راوی در گوگل از قاتلان زنجیره‌ای دیده است، این مسئله در ذهنش طرح می‌شود که تا کجا می‌تواند از خواهرش حمایت کند؟! ریشه‌های این حمایت کجاست؟ فقط صرف هم‌خانواده بودن است یا اینکه وقایعی در گذشته آن را تقویت کرده است؟ چه چیزی می‌تواند این رابطه حمایتی را تهدید کند؟ این‌ها مسائلی است که خواننده در  همراهی با راوی در ادامه داستان با آنها روبرو خواهد شد.

طبعاً یکی از محورهای اصلی وقایع همان زیبایی ظاهری آیولاست، امری که در دنیای جدید هر چه به پیش می‌رویم ظاهراً بر قدرتش افزوده می‌شود و جا را بر شاخصه‌های دیگر تنگ و تنگ‌تر می‌کند. در ادامه مطلب در این مورد بیشتر خواهم نوشت.

*******

اویینکان بریت‌ویت متولد سال 1988 در لاگوس، فارغ‌التحصیل رشته نویسندگی خلاق و حقوق از دانشگاه‌های کینگستون و ساری در انگلستان است. مجموعه داستان‌های کوتاه او با عنوان «راننده» در سال 2010 منتشر شد. نخستین رمانش همین کتاب است که  پس از انتشار در سال 2018 با موفقیت‌های زیادی روبه‌رو شد. بریت‌ویت برای این کتاب برنده جایزه کتاب لس‌آنجلس تایمز، برای بهترین داستان جنایی، نامزد جایزه من‌بوکر، نامزد جایزه ادبیات داستانی زنان، نامزد جایزه بهترین رمان دلهره‌آور معمایی و بهترین کتاب اول از دیدگاه خوانندگان گودریدز شده است.

.............

مشخصات کتاب من: ترجمه سحر قدیمی، نشر ققنوس، چاپ اول1399، شمارگان 1100 نسخه، 223 صفحه.

پ ن 1: نمره من به کتاب 3.7 گروه A (نمره در گودریدز 3.73 نمره در آمازون 4.2)

پ ن 2: طبعاً این انتظار وجود داشت که چندین ترجمه از کتاب به صورت همزمان وارد بازار نشر بشود که همین‌طور هم شد: پنج ترجمه!

پ ن 3: این دومین بار بود کتاب را می‌خواندم. نوبت اول قبل از چاپ و حدود دو سال قبل بود که مترجم محترم نظرات بنده را درخصوص اثر جویا شدند.

پ ن 4: این چندمین اثری است که از نویسندگان نیجریه (سرزمینی عجیب با صداهای متفاوت و متناقض و نویسندگانی شناخته‌شده) خوانده‌ام و به گمانم باز هم خواهم خواند. کشور بسیار جالب توجهی است: همه‌چیز فرومی‌پاشد، دیگر آرامشی نیست، راه گرسنگان. مرور این سه پست هم تصویر قابل تأملی از آن دیار می‌دهد که برای ما چندان غریبه نیست.

  

ادامه مطلب ...

دیو باید بمیرد – نیکلاس بلیک (سیسیل دی‌لوئیس)

قصد کشتن مردی را دارم. نمی‌دانم اسمش چیست، نمی‌دانم کجا زندگی می‌کند، هیچ تصوری از قیافه‌اش ندارم . اما قصد دارم پیدایش کنم و بکشمش...

خواننده‌ی محترم، حتماً مرا به خاطر این شروع احساساتی می‌بخشی. درست شبیه جمله‌ی شروع یکی از رمان‌های کارآگاهیِ خودم شد، درست است؟ فقط تفاوتش این است که این داستان به هیچ وجه قرار نیست چاپ شود و «خواننده‌ی محترم» هم رسمی از روی ادب است. نه. شاید فقط رسم و عادتی از روی ادب نباشد. من قصد دارم در کاری وارد شوم که جهان «جرم»اش می‌خواند؛ هر مجرمی که هم‌دستی نداشته باشد، سنگ صبور می‌خواهد: تنهایی، انزوای هراس‌آور و تعلیق انجام جرم بیشتر از آن است که مردی بتواند همه‌ی این‌ها را در خودش نگه دارد. دیر یا زود همه چیز را خودش بروز می‌دهد. یا، اگر اراده‌اش هم‌چنان قوی مانده باشد، خویشتن برترش به او خیانت می‌کند – یعنی همان معلم اخلاق سخت‌گیر درونش که بازی موش و گربه‌ای به راه می‌اندازد که مجرم را هم مخفی‌کار، هم بزدل و هم از خود مطمئن می‌سازد، او را به لغزش زبان می‌اندازد، برایش دامِ اطمینان مفرط پهن می‌کند، علیه‌اش کلی سرنخ جور می‌کند و خلاصه نقش مأموری اقرارگیر را بازی می‌کند. در برابر آدمی که مطلقاً وجدانی ندارد، تمامیِ نیروهای قانون و نظم ناتوان‌اند؛ منظورم از وجدان نوعی احساس گناه است، همان خائنی که درون دروازه‌ها جا خوش می‌کند. حتی اگر زبان از اقرار دوری کند، اعمال غیرارادی دست به این کار خواهند زد. همین است که مجرم را به صحنه‌ی جرمش بازمی‌گرداند...»

سرآغاز داستان همین جملات بالاست که در 20 ژوئن 1937 در دفترچه خاطرات نویسنده‌ای به نام «فرانک کیرنیس» درج شده است. او اینچنین از قصد خود برای کشتن مردی ناشناس پرده برمی‌دارد. فرزند شش‌هفت‌ساله‌ی فرانک چندی قبل در تصادف با اتومبیل در مقابل خانه‌ی خود که در یک منطقه روستایی است کشته شده است. راننده‌ی خودرو که بنا بر نظر کارشناسی پلیس سرعت دیوانه‌وار 80 کیلومتر در ساعت داشته، از محل حادثه گریخته و ردی از او پیدا نشده است. حالا با گذشت شش‌ماه، فرانک که با نام مستعار «فلیکس لین» رمان‌های جنایی می‌نوشت با این انگیزه به زندگی عادی خود بازمی‌گردد که این راننده را یافته و جامعه را از لوث وجود او پاک کند.

بخش اول داستان به همین سبک روزانه‌نویسی است اما حوادث به گونه‌ای پیش می‌رود که روایت از این شکل خارج و سر و کله کارآگاه خصوصی داستان‌های این نویسنده «نیگل استرنج‌ویز» و سربازرس «بالانت» از اسکاتلندیارد به داستان باز می‌شود...

*****

سیسیل دی لوئیس (1904-1972) شاعر پرآوازه بریتانیایی، در زمینه نویسندگی و بخصوص رمان‌های جنایی پرکار و پرآوازه بود. او بیست رمان‌ با نام مستعار «نیکلاس بلیک» نوشت که در شانزده کتاب کارآگاه نیگل استرنج‌ویز حضور دارد. این کتاب یکی از شاخص‌ترین کارهای اوست که در سال 1938 منتشر شده است. طبعاً با توجه به قریحه‌ی شاعرانه او می‌توان انتظار داشت دغدغه‌های درونی شخصیت‌های داستان بیشتر از جنبه‌های معمایی و رازآلود این ژانر و یا حداقل هم‌سنگ آنها مطرح شود.

......

مشخصات کتاب من: ترجمه شهریار وقفی‌پور، انتشارات نیلوفر، چاپ اول بهار 1386، شمارگان 2200 نسخه، 261 صفحه.

پ ن 1: نمره من به کتاب 3.8 از 5 است. گروه A. (نمره در گودریدز 3.85 و در آمازون 3.9 )

پ ن 2: کتاب بعدی مطابق آرای اخذ شده در انتخابات (که البته کاملاً در سایه انتخابات آمریکا قرار گرفت) سوءقصد به ذات همایونی اثر رضا جولایی خواهد بود.

 

ادامه مطلب ...

همسر دوست‌داشتنی من –- سامانتا داونینگ

طبق روال معمولِ مطالبی که در مورد کتاب می‌نویسم، ابتدا می‌بایست مختصری از شروع داستان بنویسم اما برای این کتاب چنین برنامه‌ای قابل پیاده کردن نیست. چرا!؟ چون تریلرها چنین اقتضا می‌کنند! داستان‌های پرهیجانی که در آن شخصیت‌های معمولی اما دارای رمز و راز، در شرایط و موقعیت‌های خاصی قرار می‌گیرند و اعمالی از آنها سر می‌زند که برای ما در حالت نرمال، کاملاً عجیب است. اما وقتی وارد داستان می‌شویم و در آن فضای خاص قرار می‌گیریم با این آدم‌های معمولی همراه شده و پیش می‌رویم.

 اگر این کتاب یک تریلر معمولی و نه چندان جذاب بود مقداری از داستان را در حدی که با آن آشنا شوید، می‌نوشتم اما برای این کتاب خاص ترجیح می‌دهم کلمه‌ای از داستان را در اینجا ننویسم. قبلاً اینجا در مورد تریلر دختری در قطار نوشته‌ام، کتابی که در سرتاسر جهان و حتی کشور خودمان، خوانده شد و فروش بالایی داشت. اگر علاقمند به این ژانر باشید و آن کتاب را خوانده باشید باید بگویم که «همسر دوست‌داشتنی من» از لحاظ تعلیق و کشش داستانی به مراتب از دختری در قطار هیجان بیشتری را در خواننده ایجاد می‌کند. این کتاب سال 2019 منتشر شده و جزء پرفروش‌ترین کتاب‌های سال گذشته بوده است.

یکی از دلایل توفیق نجومی دختری در قطار در فراسوی مرزها ساخت فیلم بر اساس آن بود. البته همواره این اتفاق موجب پرفروش شدن کتاب‌ها می‌شود. آن‌طور که در خبرها آمده است امتیاز ساخت فیلم بر اساس این کتاب پرفروش نیز خریداری شده است. حدس می‌زنم تا یکی دو سال دیگر امواج فروش این کتاب به ایران هم برسد ولذا ناشرینی که در این‌گونه اوقات با سرعت دست به کار می‌شوند حواسشان باشد! که هست!! این کتاب همه‌ی مولفه‌های پرفروش شدن را دارد. با این حساب چنانچه دوست دارید در این ایام کرونایی در خانه بنشینید و داستانی پرکشش را بخوانید این کتاب را توصیه می‌کنم. اینجاست که به اهمیت سرگرم شدن پی می‌بریم! ضمناً دو سال بعد هم می‌توانید به دوستانی که در شبکه‌های اجتماعی این کتاب را به شما توصیه می‌کنند با لبخند بگویید: اووووه! اون عید کرونایی یادتان هست!؟ اون موقع خواندمش!

..........................

مشخصات کتاب من: ترجمه سحر قدیمی, نشر ثالث, چاپ اول 1398, تیراژ 770 نسخه, 499 صفحه.

..........................

پ‌ن1: نمره من به کتاب 4 از 5 است. گروه A . (نمره در سایت گودریدز 3.9 از مجموع 45450 رای, نمره در سایت آمازون 4.2)

 

ادامه مطلب ...