مقدمه اول: شاید شما هم در برخی سفرها تجربه کرده باشید؛ اینکه از روی نقشهها و راهنماها چند نقطه را مشخص کنید و عازم شوید. آنهایی که داخل شهر هستند و یا کنار جاده و در دسترس، مد نظرم نیست. منظورم دقیقاً آنهایی است که دور از خطوط اصلی هستند. من آنها را به سه گروه عمده تقسیم میکنم. برخی از این جادههای فرعی از ابتدا جالب توجه هستند و هرچهقدر هم سختتر یا طولانیتر از آنچه که برنامهریزی کرده یا در نظر داشتهایم، باشند، باز هم ملالی نیست و ما ادامه میدهیم. مسیر در اینگونه موارد بهواقع بخشی از مقصد است. در گروه دوم با جادههایی طرف هستیم که یا ابتدایش سخت است و کمکم آسان میشود و یا ابتدایش ساده است و کمکم سخت میشود اما در هر صورت سختیاش چندان لذتبخش نیست و این جذابیتِ موردِ انتظار در مقصد است که ما را به ادامه مسیر ترغیب میکند. در این موارد وقتی به مقصد میرسیم و چرتکه میاندازیم، اگر کفهی ترازو به سمت رضایت چربش کند آنگاه با یادآوری سختیهای مسیر، از آن به عنوان لحظات لذتبخش یاد میکنیم. گروه سوم آنهایی هستند که در مقصد با چیزی که انتظارش را داشتیم روبرو نمیشویم؛ یا اساساً چیزی نیست، یا چیزکِ ناچیزی از آن چیزِ مورد نظر باقی مانده است! و امان از وقتی که مسیر این گروه سخت و صعبالعبور هم باشد. غرض اینکه در حال خواندن کتابی هستم بسیار سختخوان... به زمین و زمان بد و بیراه میگویم و به سختی ادامه میدهم... شما دعا کنید این سفر از آن گروهِ سومیها نباشد!
مقدمه دوم: چند روز پیش تعدادی از دوستان بازنشسته شدند و رفتند. خیلی از آنها جوانتر از من بودند! از چند سال پیش به این طرف حس یک زندانی را دارم که با چوبخط کشیدن در انتظار روز آزادی خود است، با این تفاوت که ماندن در این زندان دست خودمان است اما به هزار و یک دلیلِ درست و نادرست، ماندن را انتخاب میکنیم! ترسناکیِ دنیای جدید و تناقضی که انسان گرفتار آن است همین است! به مسئول مربوطه مراجعه کردم. پرونده را بالا و پایین کرد هیچ راهی ندارد و باید مدتی دیگر دوام بیاورم!
مقدمه سوم: خدا رحمت کند سعیدی سیرجانی را... یکی از مقالاتش گاه و بیگاه به یادم میآید و هر بار از آن تمثیل ماندگار و کاربرد مکررش متعجب میشوم. «مشتی غلوم لعنتی» را عرض میکنم... این مقاله را در ایام سربازی در کتاب «در آستین مرقع» خواندم. ایشان ابتدا خاطرهای از دوران کودکیِ خود در سیرجان تعریف و شخصیت مشتیغلوم را به ما معرفی میکند: فردی شیرینعقل که در هنگام راه افتادن دستههای عزاداری جلوی دسته راه میرفته و بر اشقیا لعنت میفرستاده و جمعیت در پاسخ، «بیش باد» میگفتند. مرحوم سعیدی در ادامه به اولین مواجهه خود در حسینیه شهر با مشتیغلوم میپردازد و اینکه وقتی شورِ جمعیت از یک میزانی بالاتر میرفت مشتیغلوم به جای لعنت بر یزید و ابنزیاد و... شروع میکرد به دادن فحشهای خاردار به جمعیت، اما جماعت بهشورآمده بدون آنکه متوجه باشند با هیجان پاسخ میدادند که بیش باد! نویسنده با نقل این خاطره به تریبونها و سخنرانیهای آن زمان (تا جایی که یادمه تاریخ نگارش مقاله 58 یا 59 بود) اشاره و میگوید که سخنان و وعدههایی که سخنرانان میدهند کمتر از آن شعارهای مشتیغلوم نیست اما جمعیت با اشتیاق و شور آنها را تأیید میکنند. واقعاً خدا رحمتش کند... طوری مسئله را بیان کرده است که همیشه به یاد من میماند و روند حوادث بهگونهایست که مدام تازه میشود!
مقدمه چهارم: یادمه که میگفتند دعا کن گذرت به دادگاه و بیمارستان نیافتد... وجوه مشترک این دو کمابیش بدون تجربه و یا با تجربه، برای ما قابل درک است اما اخیراً یک وجه مشترک جدیدی بر من مکشوف شده است: در این دو مکان هیچ مسئلهای کامل حل نمیشود! در دومی گاهی اتفاقات مثبتی رخ میدهد اما بدنِ انسان بهگونهایست که فیالواقع ما را به مرور به جایی میرساند که حس میکنیم مسائل حل نمیشوند. اما در اولی به جرئت و به تجربه میگویم هیچ مسئلهای حل نمیشود. من از این بابت حسابی غمگینم. از دویست سال قبل به این طرف نبود عدالتخانه واقعاً معضل بزرگی بوده است. دوباره یاد فیلم آرژانتین 1985 افتادم و حسرت خوردم.
مقدمه پنجم: در پیچ و خم تاریخ معمولاً فرصتهایی برای یادگیری جمعی پدید میآید و خوشا به حال آنان که میآموزند و خود را از دایرههای تکرار خلاص میکنند و بدا به حال آنان که نمیآموزند... آنان محکوم به تکرار و تکرار و تکرار هستند. و نفرین ابدی بر آنانکه در مقاطع حساسی که فرصت بالا پدید میآید برای یازده ثانیه یا یازده دقیقه لذت بیشتر از قدرت (یا قدرت احتمالی)، بساط یادگیری را فرو میکوبند و در هم میپیچانند.
...............
پ ن 1: خوانش اول زیر کوه آتشفشان احتمالاً تا دو سه روز دیگر به پایان میرسد و... نمیدانم نوشتن مطلبش به این طرف سال میرسد یا نه... حتی نمیدانم جرئت هممسیر شدن دوباره با آن را دارم یا ندارم! اگر دوباره نخوانم چه بنویسم در موردش!؟ خلاصه اینکه معلوم نیست آخرین پست امسال را به خودش اختصاص میدهد یا خیر... حالا من هرچی از سختخوان بودن کتاب بگویم باز عدهای بیشتر کنجکاو میشوند و احتمالاً بیشتر فحش میخورم!
در اوایل هر سال و ایام نمایشگاه (که امسال برگزار خواهد شد!)، معمولاً بهترین کتابهایی را که سال گذشته در موردشان در وبلاگ نوشتهام و به نوعی قابل توصیه است، انتخاب میکردم و در کنار منتخبین سالهای قبل قرار میدادم. بدینترتیب به مرور لیستی به دست آمده و میآید که شاید بتواند به کار انتخاب رمان توسط دوستان بیاید. امیدوارم در کنار بررسیها و تحقیقاتی که خودتان برای انتخاب کتاب میکنید این لیست هم به کار بیاید.
قبل از خواندن ادامه مطلب چند نکته قابل ذکر است:
الف) در کنار نام کتاب در هر ردیف، یک نمره و یک حرف انگلیسی آمده است. آن حروف (A,B,C) گروهی هستند که هر کتاب در آن قرار میگیرد و قبلاً در اینجا در مورد آن توضیحاتی دادهام و خواندنش برای استفاده از این لیست لازم است.
ب) در مورد نحوه نمرهدهی قبلاً در اینجا نوشتهام.
ج) در مورد انتخاب رمان هم قبلاً در اینجا نکاتی را نوشتهام که شاید به کار بیاید.
با این مقدمه به سراغ ادامه مطلب و لیست کتابهای منتخب میرویم.
ادامه مطلب ...
در اوایل هر سال و ایام نمایشگاه (ره!)، معمولاً بهترین کتابهایی که سال گذشته در موردشان در وبلاگ نوشتهام را انتخاب میکردم و در کنار منتخبین سالهای قبل قرار میدادم. بدینترتیب به مرور لیستی به دست آمده و میآید که شاید بتواند به کار انتخاب رمان توسط دوستان بیاید. امیدوارم در کنار بررسیها و تحقیقاتی که دوستان برای انتخاب کتاب میکنند این لیست هم به کار بیاید.
قبل از خواندن ادامه مطلب چند نکته قابل ذکر است:
الف) در کنار نام کتاب در هر ردیف، یک نمره و یک حرف انگلیسی آمده است. آن حروف (A,B,C) گروهی هستند که هر کتاب در آن قرار میگیرد و قبلاً در اینجا در مورد آن توضیحاتی دادهام و خواندنش برای استفاده از این لیست لازم است.
ب) در مورد نحوه نمرهدهی قبلاً در اینجا نوشتهام.
ج) در مورد انتخاب رمان هم قبلاً در اینجا نکاتی را نوشتهام که شاید به کار بیاید.
با این مقدمه به سراغ ادامه مطلب و لیست کتابهای منتخب میرویم.
ادامه مطلب ...
در اوایل هر سال و ایام نمایشگاه، معمولاً بهترین کتابهایی که سال گذشته در موردشان در وبلاگ نوشتهام را انتخاب میکردم و در کنار منتخبین سالهای قبل قرار میدادم. بدینترتیب به مرور لیستی به دست آمده و میآید که شاید بتواند به کار انتخاب رمان توسط دوستان بیاید. با توجه به برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب یکی از دوستان پیشنهاد کرد که این لیست را بهروز کنم... امیدوارم در کنار بررسیها و تحقیقاتی که دوستان برای انتخاب کتاب میکنند این لیست هم به کار بیاید.
قبل از خواندن ادامه مطلب چند نکته قابل ذکر است:
الف) در کنار نام کتاب در هر ردیف، یک نمره و یک حرف انگلیسی آمده است. آن حروف (A,B,C) گروهی هستند که هر کتاب در آن قرار میگیرد و قبلاً در اینجا در مورد آن توضیحاتی دادهام و خواندنش برای استفاده از این لیست لازم است.
ب) در مورد نحوه نمرهدهی قبلاً در اینجا نوشتهام.
ج) در مورد انتخاب رمان هم قبلاً در اینجا نکاتی را نوشتهام که شاید به کار بیاید.
با این مقدمه به سراغ ادامه مطلب و لیست کتابهای منتخب میرویم.
ادامه مطلب ...