میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

طبق سنواتِ قبل!

اگر بخواهم طبق روال سنوات قبل (مثل این پُست) بهترین کتاب‌هایی که در سال گذشته خوانده‌ام را جمع‌بندی کنم قاعدتاً به لیستی که در ادامه‌ی مطلب آورده‌ام خواهم رسید.

...................

پ ن 1: در اینجا و بعد از تعطیلاتِ نوروز، از دو مشکل پیش‌آمده بر سر راه کتابخوانی و وبلاگ‌نویسی نوشتم و برخی دوستان لطف کردند و اظهار امیدواری کردند، آرزو کردند، دعا کردند، تمرکز کردند، انرژی مثبت دادند و کارهایی از این قبیل تا این مشکلات حل شود. مشکلِ ساعتِ حرکتِ اتوبوس‌ها حل شد و فقط ماند مشکلِ کاری. اینجا باید یادی بکنم از مرحوم مهندس بازرگان که جایی با اشاره به وقایع انقلاب گفته بود دعا می‌کردیم باران ببارد اما سیل آمد! فی‌الواقع آن مشکل چینی‌ها نه‌تنها از بیخ و بُن حل شد بلکه جوری حل شد که الان من بین زمین و آسمان معلق می‌باشم! یعنی می‌توانم تمام‌وقت کتاب بخوانم و بنویسم که طبیعتاً از لحاظ کاری شرایط مطلوبی نیست! لذا از آرزوکنندگان و تمرکزکنندگان و... خواهشمندم کمی گرهِ موضوع را شُل کنند! البته خواهران گرامی گرهِ روسری را با توجه به احتمال سیل و سیلاب در ایام انتخابات کماکان شُل ننمایند! با تشکر!

 

 

*****

کتابهای قابل توصیه که در سال 95 خوانده شد:

آقای رئیس‌جمهور- میگل آنخل آستوریاس (4.7)  اینجا

مادام بوواری – گوستاو فلوبر (4.7)  اینجا

میدان ایتالیا – آنتونیو تابوکی (4.5)  اینجا

منظر پریده‌رنگ تپه‌ها – کازوئو ایشی‌گورو (4.4)  اینجا

سرباز خوب – فورد مادوکس فورد  (4.1)  اینجا و اینجا

فرار کن خرگوش – جان آپدایک (3.9)  اینجا

تورگنیف‌خوانی – ویلیام ترور (3.9)  اینجا

راسته کنسروسازی – جان اشتین‌بک (3.8)  اینجا

.....................

نمایشنامه: در انتظار گودو – ساموئل بکت (4.2)  اینجا

رمان ایرانی: شب ممکن – محمدحسن شهسواری (4)  اینجا

مجموعه داستان کوتاه ایرانی: اژدهاکشان – یوسف علیخانی (4)  اینجا

ادبیات غیر داستانی:

روح پراگ – ایوان کلیما  اینجا و اینجا و اینجا و اینجا

وازدگان خاک – آرتور کستلر  اینجا

فضیلت‌های ناچیز – ناتالیا گینزبورگ  اینجا

متعهد – الیزابت گیلبرت  اینجا

نئوگلستان – پدرام ابراهیمی  اینجا

 

کتابهای قابل توصیه که در سال 94 خوانده شد:

نام گل سرخ – اومبرتو اکو (5)  A  اینجا

امپراتوری خورشید – جی.جی.بالارد (5)  B  اینجا

قهرمانان و گورها – ارنستو ساباتو (5) C اینجا

صحرای تاتارها – دینو بوتزاتی (4.7) B اینجا

برادران کارامازوف – داستایوسکی (4.6) A  اینجا

خانم دَلُوِی – ویرجینیا وولف (4.4) C  اینجا

خانه ارواح – ایزابل آلنده (4.4)   A اینجا

خاطرات یک گیشا – آرتور گلدن (4.1) A اینجا

خانواده پاسکوآل دوآرته – خوسه سلا (4.1) B اینجا

باغ سیمانی – یان مک‌ایوان (4.1) B اینجا

زنگها برای که به صدا در می‌آید – همینگوی (3.9) A اینجا

خشم – فیلیپ راث (3.8) B اینجا

کتابهای قابل توصیه که در سال 93 خوانده شد:

جنگ آخرزمان ماریوبارگاس یوسا  B  اینجا

ینگه دنیا جان دوس پاسوس  B  اینجا و اینجا

گهواره گربه  کورت وونه گات  B  اینجا

آدلف  بنجامین کنستان  A  اینجا

سال های سگی  بارگاس یوسا C  اینجا و اینجا

مونالیزای منتشر   شاهرخ گیوا B  اینجا

سرگذشت تام جونز  هنری فیلدینگ A  اینجا

پشت فرمان با مامان  لیز نورگوآ  A  اینجا

خانه خوبرویان خفته  یاسوناری کاواباتا  C  اینجا

خاک بکر  ایوان تورگنیف  A  اینجا

آنها به اسبها شلیک می کنند  هوراس مک کوی A اینجا

آلیس  یودیت هرمان  C  اینجا

کتابهای قابل توصیه که در سال 92 خوانده شد:

اپرای شناور  جان بارت BوC  اینجا

جاز  تونی موریسون  C اینجا

وجدان زنو  ایتالو اسووو  B اینجا

سیمای زنی در میان جمع   هاینریش بل B اینجا

ابر ابله   ارلند لو A اینجا

خرده جنایت های زناشوهری  امانوئل اشمیت A اینجا

زندگی در پیش رو   رومن گاری A  اینجا

یکی مثل همه  فیلیپ راث B اینجا

اعتماد   آریل دورفمان C اینجا

عطر  پاتریک زوسکیند A  اینجا

کتاب های ایرانی سال 92:

شازده احتجاب  گلشیری  C اینجا

ترس و لرز   ساعدی A اینجا

آویشن قشنگ نیست  حامد اسماعیلیون B اینجا

کتابهای قابل توصیه که در سال 91 خوانده شد:

گفتگو در کاتدرال  یوسا  اینجا و اینجا  C

اگنس  پیتر اشتام  اینجا  B

نوای اسرارآمیز  امانوئل اشمیت  اینجا A

تریسترام شندی  لارنس استرن  اینجا و اینجا و اینجا C

ژرمینال   امیل زولا  اینجاA

پوست انداختن  کارلوس فوئنتس  اینجا و اینجا و اینجا و اینجا C

گل هایی به یاد آلجرنون دنیل کیز  اینجاB

میرا  فرانک کریستوفر  اینجا B

دوست بازیافته  فرد اولمن  اینجا A

تس  تامس هاردی اینجا و اینجا A

قصری در پیرنه  یوستین گوردر  اینجا B

گاوخونی  مدرس صادقی  اینجا B

خاطرات روسپیان سودازده من  اینجا B

کرگدن  اوژن یونسکو  اینجا B

آذر ماه آخر پاییز ابراهیم گلستان اینجا B

کتابهای قابل توصیه که در سال 90 خوانده شد:

در انتظار بربرها  جی ام کوتزی  اینجا B

عقاید یک دلقک    هاینریش بل   اینجا و اینجا  B

شوخی   میلان کوندرا  اینجا و اینجا B

مرگ در آند  ماریو بارگاس یوسا  اینجا B

ناتوردشت  جی دی سالینجر اینجا B

اجاق سرد آنجلا فرانک مک کورت  اینجا A

مرشد و مارگریتا میخائیل بولگاکوف اینجا و اینجا  C

تراژدی آمریکایی  تئودور درایزر  اینجا A

آبروی از دست رفته کاترینا بلوم  هاینریش بل اینجا B

تونل  ارنستو ساباتو  اینجا B

کتابهای قابل توصیه که در سال 89 خوانده شد :

سفر به انتهای شب لویی فردینان سلین  اینجا و اینجا و اینجا B

شوایک  یاروسلاو هاشک  اینجا A

هرگز رهایم مکن کازوئو ایشی گورو  اینجا B

کوری  ژوزه ساراماگو  اینجا B

در غرب خبری نیست اریش ماریا رمارک  اینجا B

مرگ قسطی فردینان سلین  اینجا B

1984  جورج اورول  اینجا و اینجا B

آوریل شکسته  اسماعیل کاداره  اینجا A

همنوایی شبانه ارکستر چوب ها  رضا قاسمی اینجا و اینجا C

مثل آب برای شکلات لورا اسکوئیول اینجا A

همه چیز فرو می پاشد  چی نوآ چی به  اینجا A

زن در ریگ روان  کوبو آبه  اینجا B

ماه پنهان است  جان اشتین بک  اینجا A

خداحافظ گاری کوپر  رومن گاری اینجا A

ماجرای عجیب سگی در شب مارک هادون  اینجا B

ظلمت در نیمروز  آرتور کستلر  اینجا A

دنیای سوفی  یوستین گوردر  اینجا A

رگتایم اب ال دکتروف  اینجا B

احتمالاً گم شده ام  سارا سالار  اینجا A

پایان ابدیت  آیزاک آسیموف  اینجا A

و البته کتابهایی مثل: مزرعه حیوانات A, بازرس هاند واقعی A, قمارباز A, دل سگ B, یازده دقیقه A, بیگانه B, گتسبی بزرگ A, لیدی ال A, کبوتر B, تیمبوکتو B, سلاخ خانه شماره پنج C, زندگی کوتاه استA, قصه های از نظر سیاسی بی ضرر Aو زنگبار یا دلیل آخر Bو...!

نظرات 13 + ارسال نظر
سحر شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1396 ساعت 10:42 ب.ظ

شیرینی پست پانصد چی شد پس مدیر وبلاگ؟!
خب چی کار کنم، یه پانصد گنده گذاشتی این رو به رو، خب آدم می بینه دیگه!
.....................
این مجله فیلم ما رو خیلی لوس کرده؛ از سالها قبل، سر صد و دویست و پانصد و هر شماره ی دیگر که دلتان بخواهد شماره ویژه درمی آورد و ما را حسابی لوس کرده

من که با گره ی سفت همچنان به تمرکز ادامه می دهم

سلام
پست پانصد و یکم را به عنوان شیرینی خواهم نوشت!
نه! بگذارید حال و روزمان شیرین شود حتماً یک پست شیرین بابت شیرینی پانصدمین پست خواهیم نوشت.
هیچ چیز بدتر از معلق ماندن بین زمین و آسمان نیست. در سازمان های ما معمولاً کارها تا سه برابر بیشتر از حالت عادی زمان می‌برد و این مواردی که من الان در آن فرو رفته‌ام خیلی بیشتر زمان خواهد برد. پس به تمرکز ادامه دهید منتها هدفمند

مهرداد یکشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1396 ساعت 03:06 ق.ظ

سلام
برادر از قدیم معروفه که دعا در حق دیگران گیراییش بالاست، آقا چشم من حجم دعا ها رو کاهش میدم فقط خواهشن جهت شغل بنده شما دعا بفرما سیل وار. که ما بیکار که شدیم جای خود با مشتی چک حقوق معوق مانده در دست که پاس نشده است پی شان می دویم. دعا بفرما شما.
................................
خانم سحر شما به فکر کتاب هدیه خودتون باشید اینقدر با احساسات یه جوون بازی نکنید.از اونجا که من آخرین باری که اومدم تهران جهت دعوای با شرکت راهسازی نا محترم جهت رفع و رجوع چکهای برگشتی حق و حقوقم بوده،
به همین جهت تا اطلاع ثانوی که انشالله به زودی نخواهد رسید قدم بر این خاک دودخیز نخواهم گذاشت.
و به همین علت خواستارم شما هم به شیوه مجلات لطف نموده کتاب موردنظر را زرین به امضای خویش فرموده و با بالهای تیزپرواز و امن پست جمهوری اسلامی ایران به سمت دوستدار آن ارسال فرمایید.
تا با این کار شکوفه های ذوق را در دل یک جوان دوستدار هدیه کتاب شکفته وشادی وصف ناپذیر هدیه دادن را نصیب خویش فرمایید.
.
در صورت هرگونه مخالفت کافیست سکوت فرمایید،
____________________
با تشکر از میله بدون پرچم بابت این تریبون منطقه آزاد

سلام
من به این گفته ایمان آوردم
امیدوارم که وضعیت شغلی شما بهبود و تثبیت یابد... حداقل چک‌ها تبدیل به پول شود و پول‌ها بتواند چاله‌های زیادی را پر کند و پر شدن چاله‌ةا شما را خوشحال کند.
..............
سلامت باشید

شیرین یکشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1396 ساعت 12:24 ب.ظ http://www.ladolcevia.blogsky.com

میله عزیز نگرانم کردید ... تمام وقت خواندن و نوشتن البته رویای خیلی از ماهاست ولی خوب ، امنیت شغلی هم بد چیزی نیست! اگر منظورتان را درست گرفته باشم فقط باید به حال سازمانی که ریسک می کند کسی مثل شما را از دست بدهد تاسف خورد. آنهم با کم سوادی عمومی حاکم در محیط های کار. امیدوارم کسی رگ غیرتش بالا نیاید ولی سالها در ایران شاغل بودم و فرهنگ پایین (عمومی و حرفه ای) را خوب یادم است.
راستی می دانید لیست کتابهای خوانده شما در یک سال مساوی با کتابهای خوانده شده در تمام عمر خیلی هاست؟!!
پاینده و البته شاغل باشید!

سلام دوست من
نگران نباشید... البته زیاد نگران نباشید!... از لحاظ امنیت شغلی و در واقع از دست دادن شغل، خطری وجود ندارد اما خُب بر هم خوردن آرامش روانی در مسیری که وارد آن شدم اجتناب‌ناپذیر است. قصه اش مفصل است و شاید یک روز اینجا در موردش نوشتم اما عجالتاً یاد آزمایش استنلی میلگرام افتادم! در این پُست قدیمی مختصری در موردش نوشتم:
http://hosseinkarlos.blogsky.com/1391/08/15/post-324/
اگر به منابع اصلی مراجعه شود می‌بینیم که در این آزمایش علاوه بر اینکه اکثریت قابل توجهی بر اساس وظیفه‌ی شغلی یا احساس وظیفه‌ی شغلی حاضر به آزار و اذیت دیگران هستند تعداد کمی هستند که اساساً از آزار دادن دیگران لذت می‌برند!
من اگرچه در زمینه‌های مختلف نظیر خانواده، دوستان، کتابخوانی و... آدمی خوش‌شانس بوده‌ام اما در زمینه‌ی سروکار داشتن با چنین آدم هایی در واحد سازمانی‌ام بدشانس بوده‌ام. ضمناً اینها چنان با لذت اون چیزی که شما در آموزه های حرفه‌ای گفتید را قورت می‌دهند که نگو!
ممنون از لطفتان. امیدوارم که تلاشم برای خروج از این وضعیت موثر باشد

شیرین یکشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1396 ساعت 10:33 ب.ظ http://www.ladolcevia.blogsky.com

ممنون بابت لینک آن مطلب قدیمی. بسیار جالب بود.
آخ آخ ... پس شما هم گرفتار این موجودات هستید؟! اینجور مواقع خیلی دلم می خواهد اشتباه کنم و کسی بیاید و خلافش را نشانم بدهد. حیف ...!
موفق باشید. برایتان انرژی مثبت می فرستم.

خواهش می‌کنم.
واقعیت همین است... گاهی فکر می‌کنم ما زیادی توقع داریم! یعنی با توجه به متن جامعه نباید انتظارات آنچنانی داشته باشیم!! همین که اوضاع بدتر نشود و یا اپسیلونی به سمت مثبت جابجا شود کلاهمان را باید به بالا پرتاب کنیم.
ممنون از انرژی مثبت شما.

سحر دوشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1396 ساعت 07:52 ق.ظ

من از دست تو به کجا پناه ببرم مهرداد؟

نشانی پستی ات را به این آدرس برایم بفرست تا بدانی ما سر حرفمان هستیم

sahardarrah@yahoo.com

قابل توجه مهرداد

م الف سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1396 ساعت 10:00 ق.ظ http://2zandarman.blog.ir/

چه توصیه های دوست داشتنی و خوبی داشتید : )
درمورد کتابخانه بابل از بورخس و کپشن پائینی...
از او بسیارخوانده م و بسیارلذت برده ام.

سلام
امیدوارم همیشه و در همه‌جا از کتاب خواندن لذت ببرید.
ممنون

مدادسیاه سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1396 ساعت 02:24 ب.ظ

میله جان اشتراکاتمان بیش از نود درصد شده.

سلام

لادن سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1396 ساعت 08:36 ب.ظ http://lahoot.blogfa.com

هنوز خیلی کتاب هست که نخوندم و دوست دارم بخونم چند تاش رو به لیستم اضافه کردم تا اخر 96 بخونم . مرسی

سلام
بسیار عالی... این حس خوبی است. حس بلعیدن کتابهایی که هنوز نخوانده‌ایم... افزون باد

ناهید چهارشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1396 ساعت 07:50 ب.ظ

درود دوست عزیز ..
خوشحالم که همچنان پرانرژی هستید و می نویسید و طرفداران تون رو ناامید نمی کنید.
لیست بالابلندتون رو دیدم. چقدر کم اشتراکیم، انقدر کم که میشه گفت بی اشتراکیم
شما یه جوری بی وقفه پیش میری که دنبال کردن تون کار من نیست

از این که دیر به وبم سر زدم و دیر جواب نوشتم عذر میخوام. شرمندگی انقدر زیاد شد که جواب رو به یک پست مستقل ارجاع دادم.

پ.ن. اصلا دوست ندارم در وبلاگ وزین شما حرف از سیاست و انتخابات بزنم. برای همین نمیگم که مطمئنم شما جزو اون دسته از ایرانیانی هستی که انفعال رو نمی پسندی و در لحظات همیشه بحرانیِ کشور بیخیالِ آینده نمیشی

سلام
امیدوارم ناامید نشوند. البته طرفدار که نمیشه گفت ... همراه کلمه بهتری است
کم بودن مشترکات نشان می‌دهد که در چه اقیانوسی در حال غوص هستیم. باید غوطه خورد و لذت برد همین...
.............
پ.ن: از شما چه پنهان دیروز داشتم به یکی از دوستان توضیح می‌دادم یک مثالی بغتتاً به ذهنم آمد و گفتم و این مثال را واقعاً دوست داشتم آن هم این بود که بنده اگر وارد تونل زمان شوم و در انتهای دوران صفویه از تونل خارج شوم بدون شک شمشیر برمی‌دارم و خودم را به دروازه اصفهان می‌رسانم! با اینکه می‌دانم شاه سلطان حسین بیسواد بود و بی‌عرضه و بی‌خاصیت و چه و چه... اما علاوه بر اینها می‌دانم که بعد از سقوط او یک قرن جنگ داخلی داشتیم و نهایتاً از دل این جنگ‌ها دولت ضعیف قاجار برآمد و ...

قاسمی جمعه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1396 ساعت 03:38 ب.ظ

سلام
میله عزیز فک کنم من یکی از مسببان این سیل باشم آخه خیلی دلم میخواست این وبلاگ تا سالهای سال باقی بمونه .
یک پیشنهاد هم برای وبلاگتون دارم که البته بیشتر به نفع خودمه
اگه کتابهای خوبی در زمینه تاریخ معاصر به خصوص درباره ۵ دهه اخیر مطالعه کردید خیلی خوب میشه که اسامی اونها رو هم ذکر کنید

سلام
این وبلاگ باقی خواهد ماند... مثل فرزند آدم می‌ماند در هر شرایطی آن را به دندان می‌گیرد و عبور می‌کند
به هرحال ممنون... سیل که از جانب دوست برسد هزاران بار از خشکسالی بهتر است
اما در باب پیشنهادتان... برای چهار دهه اخیر که خیلی زود است کتاب تاریخی آنچنانی خوبی نگاشته شده باشد. اما اگر کمی به عقب‌تر برویم کتابهای خوبی در دسترس است.
در اینجور مواقع توصیه من برای شروع، کتاب "مقاومت شکننده" از جان‌فوران است. بعد می‌توانید به سراغ مشروطه بروید و مثلاً در کنار کتاب کسروی، یکی دو کتاب از آبراهامیان (ایران بین دو انقلاب و تاریخ مدرن ایران) و آجودانی (مشروطه ایرانی) را بخوانید. البته مقاومت شکننده تا اواخر دهه پنجاه را پوشش می‌دهد. باز در این قسمت انتهایی می‌توانید کتاب تاریخ بیست و پنج ساله مرحوم غلامرضا نجاتی را بخوانید. برای قسمت‌های پایانی می‌توانید به چند کتاب خاطرات از زاویه‌های مختلف مراجعه کنید (این جا نمونه‌ها زیاد است از میثمی و نجات‌حسینی بگیر تا ناگفته‌ها ی حاج مهدی عراقی... در انتشارات رسا می‌توانید کتاب‌های خوبی در این زمینه پیدا کنید)... برای اوایل انقلاب هم می‌توانید کتاب مسعود بهنود (275 روز دولت بازرگان) را بخوانید و...
البته باز هم در این زمینه از اهل فن پرس‌وجو کنید و نتیجه را به من هم اطلاع دهید

ف شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1396 ساعت 09:24 ب.ظ http://nbdfg.blogfa.com

سلام
امیدوارم سال خوبی رو شروع کرده باشید و خوبتر هم بشه

سلام
ممنون رفیق
امیدوارم بدتر نشود! چون همیشه ظرفیت بدتر شدن اوضاع مهیاست در این سرزمین!!

قاسمی شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1396 ساعت 10:05 ب.ظ

ممنون
از آبراهامیان قبلا کودتا رو با ترجمه زرافشان خوندم بعدش خواستم ایران بین دو انقلاب رو بخونم بعضی نظرات گودریدز نسبت به ترجمه آقای فتاحی( آخه منم همینو دارم) دلسردم کرد نمیدونم بهترین ترجمه برای کدوم انتشاراته.
خیلی ممنون بابت معرفی کتابها . چشم اگه کتاب خوبی بهم معرفی شد اطلاع میدم .

این تعدد ترجمه‌ها و گیج شدن خواننده‌ها به همه‌ی عرصه‌های کتاب و نشر کشیده شده است. کاملاً درک می‌کنم چه حسی دارید.
اما دلسرد نشوید. تجربه نشان داده است زمانی که بابت دلسرد شدن از دست می‌رود به قدری است که می‌توان در آن ترجمه‌ی دیگر را هم خواند
نشر نی انتشارات قابل قبولی بوده است... من البته نسخه‌ی نشر مرکز را دارم.

ماهور دوشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1396 ساعت 11:55 ق.ظ

سلام
چندتا شونو کاندید کردم خدا قسمت کنه وقت کنم برم بخرمشون
و از همه مشتاقترم اقای رییس جمهور رو بخونم چند خط از خلاصه شما رو خوندم فکر کنم خیلی خوشم بیاد
و اینکه امیدوارم همیشه همه پول و زمان و سلامتی انجام دادن کارهای مورد علاقه شون رو داشته باشن

سلام
امیدوارم که کاندیداها طوری عمل کنند که من شرمنده نشوم
برخی کاندیداها فقط وعده وعید کیلویی می‌دهند و البته می‌دانند در این دیار کشیدن نقش مار بر نوشتن کلمه مار برتری داشته و دارد. امیدوارم که به هرحال به خیر بگذرد!
آقای رئیس‌جمهور را دوست داشتم. کتاب اول پارسالم بود.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد