میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

میله بدون پرچم

این نوشته ها اسمش نقد نیست...نسیه است. (در صورت رمزدار بودن مطلب از گزینه تماس با من درخواست رمز نمایید) آدرس کانال تلگرامی: https://t.me/milleh_book

انتخابات کتاب و اصلاحات در مسیرهای داخلی

درست در روزهایی که شعار «تغییر» در اطراف و اکناف عالم طنین‌انداز شده است، اگر بخواهم به نحوه انتخاب کتاب‌هایی که می‌خوانم، نگاه کنم؛ به نظرم می‌رسد بعد از گذشت یک دهه، وقت آن است که تغییراتی جزئی در این سیستم وارد کنم... البته با در نظر گرفتن رجحان «آهستگی» بر «شتاب»!!

در واقع پس از تجربه چندین نوبت بیهوشی که به تنهایی و فارغ از اتفاقات قبل و بعدش، تجربه بسیار شیرینی است، به این نتیجه رسیدم که زمان و وقت، طلایی‌تر از آن است که بخواهم با چرخ خوردن در میان بی‌شمار محصولات داستانی، گاه‌گُداری به یک شاهکار برخورد کرده و ذوق کنم. ناگزیر باید برای بیشتر لذت بردن، بر میزان بررسی‌های پیشینی افزود و به تجارب کسانی که به آنها اطمینان داریم توجه بیشتری کرد.

از طرف دیگر با مرور رمان‌ها و مجموعه داستان‌های ایرانی به این نتیجه رسیدم که لازم است به کتابهای نوشته شده در این بیست سی سال اخیر عنایت ویژه‌ای داشته باشم. لذا در این چند روز گشت‌وگذاری مفصل در فضای مجازی انجام دادم و تعدادی کتاب به قفسه رمان‌های ایرانی اضافه کردم و با احترام به کتابهای خوانده نشده و منتظر در کتابخانه‌ام، تعدادی از آنها را در معرض توصیه و انتخاب دوستان قرار می‌دهم. سعی می‌کنم ماهیانه یک کتاب از این حوزه بخوانم.

گزینه‌های انتخابات این نوبت در دو گروه قرار می‌گیرند. لطفاً از هر گروه به یکی از گزینه‌ها رای بدهید.

متشکرم

**********

گروه اول

الف) آبی‌تر از گناه – محمد حسینی

محمد حسینی، نویسنده روزنامه‌نگار و مدرس ویراستاری با سابقه فعالیت در امور نشر با رمان «آبی‌تر از گناه» برنده پنجمین دوره جایزه گلشیری و ششمین دوره جایزه مهرگان ادب در سال 1384 شد. آثار دیگر او جوایز مختلفی کسب کرده است. آبی‌تر از گناه توسط نشر ققنوس منتشر و تا سال 1397 به چاپ هشتم رسیده است. از آثار دیگر نویسنده می‌توان به «یکی از همین روزها ماریا»، «کنار نیا مینا»، «نمی‌توانم به تو فکر نکنم سیما» و «آن‌ها که ما نیستیم» اشاره کرد.

ب) آداب بی‌قراری – یعقوب یادعلی

این نویسنده در سال 1349 در نجف‌آباد متولد شده و فارغ‌التحصیل رشته فیلم‌سازی است. اولین رمان او «آداب بی‌قراری» برنده مشترک جایزه گلشیری در پنجمین دوره در سال 1384 شد. هرچند که خیلی زود چاپ این کتاب به اتهام توهین به یکی از اقوام ایرانی متوقف شد و نویسنده نیز درگیر بازداشت و زندان و...! از ایشان به غیر از سه مجموعه داستان، رمان‌های «آداب دنیا» و «آمرزش زمینی» منتشر شده است. آداب بی‌قراری توسط نشر نیلوفر به چاپ رسیده است.

ج) اسفار کاتبان – ابوتراب خسروی

او متولد سال 1335 در فسا است. مدرک کارشناسی خود را در حوزه آموزش ابتدایی کسب و تجربه سالها کار با کودکان استثنایی را در کارنامه خود دارد. اسفار کاتبان برنده جایزه مهرگان ادب در سال 1379 شده است و دیگر رمان او با عنوان «رود راوی» برنده چهارمین دوره جایزه گلشیری در 1382 و رمان دیگرش «ملکان عذاب» نیز برنده هفتمین دوره جایزه جلال شده است. اسفار کاتبان توسط ناشران مختلفی روانه بازار شده است که آخرین آنها نشر نیماژ است.

گروه دوم

الف) چه کسی باور می‌کند – روح‌انگیز شریفیان

این نویسنده متولد سال 1320 است و در رشته روانشناسی تعلیم و تربیت در اتریش فارغ‌التحصیل شده است. «چه کسی باور می‌کند، رستم» برنده جایزه بهترین رمان اول در سال 1382 از سوی بنیاد گلشیری شده است. این کتاب را نشر مروارید چاپ کرده و تا سال 1390 به چاپ نهم رسیده است. از دیگر آثار او می‌توان به «روزی که هزار بار عاشق شدم»، «کارت پستال»، «آخرین رویا» و «خدای من خدای من» اشاره کرد که این آخری ظاهراً هنوز از بند ممیزی رها نشده است.

ب) راهنمای مردن با گیاهان دارویی – عطیه عطارزاده

این شاعر و نویسنده متولد سال 1363 و فارغ‌التحصیل رشته سینما از انگلستان است. او در حوزه ساخت فیلم مستند و نقاشی نیز فعالیت دارد. تاکنون دو مجموعه شعر از او به چاپ رسیده است. رمان اول او «راهنمای مردن با گیاهان دارویی» برنده جایزه هفت اقلیم در سال 1397 شده است. این کتاب توسط نشر چشمه منتشر و تاکنون به چاپ شانزدهم رسیده است. این کتاب در قفسه قرمز نشر چشمه قرار گرفته که به رمانهای ساختارگرا، جریان‌گریز و ضدژانر اختصاص دارد.

ج) شبیه عطری در نسیم – رضیه انصاری

این روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس (داروگ) در سال 1353 متولد شده و در رشته ادبیات آلمانی و زبان‌شناسی (کارشناسی ارشد) فارغ‌التحصیل شده است. «شبیه عطری در نسیم» کاندیدای یازدهمین دوره جایزه گلشیری و برنده دوازدهمین دوره جایزه مهرگان ادب شده است. او در روزنامه‌های ناکام زیادی فعالیت کرده است. از دیگر آثار او می‌توان به «تریو تهران» و «زنی با سنجاق مرواری نشان» اشاره کرد. «شبیه عطری در نسیم» توسط انتشارات آگه در سال 1389 روانه بازار کتاب شده است.

 

..............................................

پ ن 1: مساوی شدن تعداد سطرها و کلمات معرفی تمام گزینه‌ها طبعاً اتفاقی نیست!

پ ن 2: من قاعدتاً بابت تاخیر در خواندن این آثار باید شرمنده باشم اما به قول معروف دیر خواندن بهتر از هرگز نخواندن است!

پ ن 3: مشغول «زنگ انشاء» اثر زیگفرید لنتس هستم و فعلاً خودمان را سپرده‌ایم به راوی آن داستان!!

 

نظرات 25 + ارسال نظر
ماهور پنج‌شنبه 5 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 04:20 ب.ظ

به به
چه تصمیم خوبی

از اینها هیچ کدام را نخوانده ام

انتخابم از دسته ی اول اسفار کاتبان و از گروه دوم چه کسی باور میکند رستم

سلام
من هم هیچکدام را نخوانده‌ام
ممنون از رای شما
اسفار کاتبان 1
چه کسی باور می کند 1

مهرداد پنج‌شنبه 5 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 09:35 ب.ظ http://ketabnameh.blogsky.com

سلام بر میله بدون پرچمِ اصلاح طلب
از اینکه از این پس بیشتر سراغ آثار وطنی خواهی رفت خوشحالم. من هم مدت کوتاهیست که قصد دارم سعی‌ام را بکنم با خواندن آثار وطنی، بیشتر به خودم بها بدهم. هرچند خودم را می شناسم که در این مورد از این قول‌ها زیاد داده‌ام. اما خب حداقل این بار با شاهنامه آغاز کرده‌ام و به این راحتی ها هم قصد رها کردنش را ندارم.
اما در باب انتخابات:
خیلی وقت بود که به قصد همخوانی منتظر این انتخاباتت بودم و یه جورایی با دیدن کاندیداهای تایید صلاحیت شده‌ات غافلگیر شدم.
در انتهای یادداشتت نوشته‌ای قاعدتاً باید بخاطر تاخیر در خواندن این کتابها تا حدودی شرمنده باشی، اما اگر جسارت نباشه منم نظر شخصی خودمو بگم که نه تنها از نخوندن این آثاری که نام بردی شرمنده نیستم بلکه با شناخت جزئی که از هر کدوم دارم بگمانم هیچوقت به سراغ هیچکدامشان نخواهم رفت.(حداقل قبل از یادداشت‌هایت درباره کتابها اینگونه خواهد بود..)
جالبه که همین دو سه روز پیش در خرید اینترنتی اخیری که داشتم، پیرو صحبتی که مبنی بر بها دادن به رمانهای وطنیِ نسل جدید داشتیم به کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی بسیار نزدیک شده بودم و حتی در سبد خریدم هم قرار داشت اما خب در لحظه‌های آخرِ جستجویم جایش را با خیال راحت به کتاب شکوفه های عناب رضا جولایی دادم.
گویا متاسفانه این بار هم باید قید همخوانی را بزنم، اما خب پیرو آنچه در این یادداشت آوردی من هم باید موقتاً با پوزش از جلال آل احمد، صادق هدایت، صادق چوبک، محمود دولت‌آبادی، احمد محمود، سیمین دانشور و بقیه بزرگانی که آثارشان مدت‌هاست در قفسه‌های کتابخانه‌ام به انتظار نشسته‌اند و در راستای فرصت دادن به نویسندگان نسل امروز و همینطور تقسیم کاری که در پاسخ کامنتم در پست قبلی‌ات‌ به آن اشاره کردی؛ بزودی به سراغ کتاب ۳جلدی "برج سکوت" نوشته‌ی حمیدرضا منایی خواهم رفت.
نمی‌دانم با این شرح،حالا باز هم باید در انتخابات شرکت کنم یا خیر

سلام
خیلی عالیست که به آثاری همچون شاهنامه می‌پردازید و قصد رها کردنش را هم ندارید
در مورد کاندیداها و تایید صلاحیت آنها همانطور که می‌دانی شورای نگهبانی در وبلاگ هست که اساساً نمی‌توان نتایج خروجی آن را پیش‌بینی کرد! والله بالله من خودم جمعه صبح (هفته گذشته البته) متوجه شدم که تصمیم بر جبران عقب افتادگی در حوزه رمان های دو دهه اخیر گرفته شده است این شورا هم که می‌دانی وقتی تصمیمی می‌گیرد تمام رقبا را قلع و قمع می‌کند تا یک انتخابات کاملاً آزاد شکل بگیرد
به هر حال از بابت غافلگیری عذرخواهی می‌کنم.
شکوفه‌های عناب و کارهای دیگر این نویسنده در لیست اولیه من بود و حتماً در ادامه مسیر اضافه خواهد شد.
شرکت در انتخابات امری مستحب است

دریا پنج‌شنبه 5 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 11:59 ب.ظ http://jaiibarayeman.blogfa.com/

اسفار کاتبان و راهنمای مردن...
"آهستگی" بهترین نوع خرد است
دلم کلی رمان خواندن خواست. بزودی به جمع رمان خوانان خواهم پیوست

سلام
آهستگی همان است که گفتید ...
رمان خوانی را باید جدی گرفت.
ممنون از رای
اسفار کاتبان 2
راهنمای مردن با گیاهان دارویی 1

خسرو جمعه 6 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 02:07 ق.ظ http://Treememories.ir

گروه اول را خوانده ام و با اطمینان میگویم که خواندنی هستند ، اما گروه دوم را نمی شناسم و به لیستم اضافه کردم تا بخرم و بخوانم ، ممنون از شما

سلام دوست عزیز
از این که تجربه خود را از گروه اول به اشتراک گذاشتید ممنونم. باعث دلگرمی است.
در صورت تمایل به یکی از گزینه‌های هر گروه رای بدهید. گروه اول را که اشراف دارید و در مورد گروه دوم هم به هر حال بر اساس بررسی یا احساسی که از خواندن این چند سطر به شما دست داد این رای را بدهید.
متشکرم

مارسی جمعه 6 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 01:16 ب.ظ

گروه اول همگی خوبن
اما 1)آبی‌تر از گناه – محمد حسینی 2)اسفار کاتبان – ابوتراب خسروی
گروه دوم کمی تحقیق کردم
چه کسی باور می‌کند – روح‌انگیز شریفیان
ولی از این 6 عدد کتاب هر کدوم رای بیاره من موافقم

سلام بر مارسی
ممنون از رای و اظهار نظر و تحقیق
با توجه به هر گروه یک رای انتخاب اول را حساب می‌کنم. اگر غیر از این است اطلاع دهید.
با تشکر
آبی تر از گناه 1
چه کسی باور می‌کند 2

سحر جمعه 6 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 04:54 ب.ظ

مهرداد چه شاکیه!
من از گروه اول آبی تراز گناه
از گروه دوم راهنمای مردن ...
بلکه بخوانمشان!

سلام
اگر شاکی باشد هم محق است. این شورای نگهبان وبلاگ گاهی چنین اثراتی بر ذهن نزدیکان ما می‌گذارد.
ممنون از رای
آبی تر از گناه 2
راهنمای مردن ... 2

zmb جمعه 6 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 06:51 ب.ظ http://divanegihayam.blogfa.com

سلام
من اسفار کاتبان رو خوندم ووچقدر ابوتراب خسروی ناشناخته است و چقدر سزاوار خوانده شدن

سلام
من یکی دو پاراگراف خواندم و به شدت جذب شدم. بخشی از شرمندگی خودم از دیر خواندن این کتابها به همین یکی دو پاراگراف و البته یکی دو مرود دیگر باز می‌گردد.
من این به اشتراک گذاشتن تجربه را به منزله رای حساب می‌کنم
اسفار کاتبان 3

ناهید جمعه 6 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 11:14 ب.ظ

سلام و عرض ادب
من هم یک دوره ای( آن گونه که افتد و دانی) برای هزارمین بار تصمیم گرفتم رمان های ایرانی رو مرور کنم اما باز هم شکست خوردم و البته ایمان آوردم به این که چو صد آمد، نود هم پیش ماست. شما تا صد رفتی و قاعدتا باید پیشاپیش به محتویات رمان های ایرانی دست پیدا کرده باشی. البته قصد جسارت و تخفیف رمان های ایرانی رو ندارم اما مجبورم با خودم صادق باشم.

خلاصه که نام های اسفار کاتبان و آبی تر از گناه حس کنجکاویم رو برانگیخت. امیدوارم بخوانی و ما هم از نقد شما هم بهره ببریم هم لذت

سلام بر شما
به نظرم چشمها را بشوییم و جور دیگری ببینیم. حالا برویم جلو و تجربه کنیم.
می‌خواستم نمره گودریدز هر کدام را بگذارم.... حتماً هنگام نوشتن مطلب به آنها اشاره خواهم کرد: به نظر می‌رسد ما نسبت به محصولات وطنی (هر محصولی) به مراتب سختگیرتر هستیم. این موضوع با چشم غیرمسلح قابل رویت است
خواستم کنجکاویتان را به منزله رای محاسبه کنم ولی هر دو کنجکاوی در یک گروه قرار دارد. اولی را حساب می‌کنم. اگر غیر از این است بفرمایید (ما روی رای های سفید هم گاهی یه چیزایی می‌نویسیم )
اسفار کاتبان 4

مهرداد شنبه 7 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 02:01 ب.ظ http://ketabnameh.blogsky.com

سلام
خوشحالم که میزان عصبانیت من نسبت به شورای نگهبان وبلاگ را درک می کنی.
از این شورا از قبل هم به ما رسیده. به گمانم الگوی اصلی تایید صلاحیت ها انتخابات سال 96 باشد. خلاصه به شکلیست که برای من مخاطب هیچ راهی نمی گذارد. اگر اشتباه نکنم آخرین بار که این شورا دست مارو تو پوست گردو گذاشت درباره کافکا در کرانه بود.
هر چند به دلایل فوق قصد داشتم انتخابات را تحریم کنم اما خب چون ما ایرانی ها همواره در عمل به مستحبات پیش دستی می کنیم رای ام را می دهم.
اسفار کاتبان و راهنمای مردن با گیاهان دارویی

سلام
اصولاً فلسفه وجودی این شورا همین است! تا هر چه فریاد است بر سر آنها فرود آید و دامن میله تر نشود... اما و هزار اما این نکته را نباید از چشممان دور کنیم که نتیجه کارهای ایشان با همنامشان تومنی ده دلار توفیر دارد. می‌دانم که با نکته‌سنجی و دقت نظری که داری این را درک می‌کنی و دقیقاً به همین دلیل است که شرکت می‌کنی و من از این بابت متشکرم.

اسفار کاتبان 5
راهنمای مردن با گیاهان دارویی 3

سمره شنبه 7 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 05:54 ب.ظ

سلام
آداب بی قراری
راهنمای مردن با گیاهان دارویی
اگه فقط دوتا رای حساب میشه همینها
اگرنه

اسفارکاتبان هم هست

سلام
دیگه داشتم نگران می‌شدم از تاخیر شما
من هنوز به نیمه زنگ انشا نرسیده‌ام
ممنون از رای
آداب بی‌قراری 1
راهنمای مردن... 4

ریحانه شنبه 7 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 07:59 ب.ظ

سلام ....
خدای من ! چه کتاب هایی ....
اسفار کاتبان از گروه اووول
و
چه کسی باور می کند از گروه دوووم
رو پیشنهاد می کنم

سلام دوست من
ممنون از رای و پیشنهاد خوبتان
اسفار کاتبان 6
چه کسی باور می‌کند 3

زهرا محمودی شنبه 7 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 08:17 ب.ظ http://www.mashghemodara.blogfa.com

سلام
متاسفانه من هم هیچکدوم رو نخوندم. از اون‌جا که زمانی دست به قلم می‌بردم و بنابر غلیانِ احساسات شعرگونه‌ای می‌نوشتم، بی‌مخاطبی برام دل‌آزار بود و دلم می‌خواست خوانده شوم، اما الان که کمی با ادبیات فاخر آشنا شده‌ام به سلیقه‌ی مخاطب احترام می‌گذارم و اتفاقا مشتاقم زمانش رو به جای اثر من به بزرگان دیگری اختصاص بده که از صافی زمان عبور کرده‌اند و طبع و ذوقشون رو اثبات.
اگر بنا به انتخاب من باشه، فعلا فقط اسفار کاتبان!

سلام
مسیر سخت و پر سنگلاخی است دست به قلم بردن... بخشی از آن هم به کمبود مخاطب بازمی‌گردد... بخش مهمی از آن... و این از تیراژ کتابها عیان است. بالاخره طبیعی است وقتی عمل خواندن دچار ضعف بشود کار برای نوقلمان بسیار بسیار سخت‌تر است. فلش‌ها و نوک پیکان منحنی این قضیه در نمودارهای ذهنی من (لااقل) سمت و سوی خوبی ندارد و این نگران کننده است.
ممنون از رای و انتخابتان

اسفار کاتبان 7

مسعود یکشنبه 8 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 09:15 ق.ظ

با توضیحاتی که دادید به خواندن آداب بی قراری متمایل شدم و آن را دیروز خریدم و امروز شروع کردم و با توجه به آرا منتظرم که تا دو سه ماه دیگر شما آن را بخوانید.
از گروه دوم مایل بودم شما شبیه عطری در نسیم را بخوانید ولی خودم چه کسی باور می‌کند را تهیه کردم رونالدینیویی بود. رایم چه کسی باور می‌کند است.

سلام
چه خوب که عملاً کار را شروع کردید. این رای شما برای من شادی‌بخش بود چون حس می‌کنم در خرید و خواندن شما شریک هستم
آداب بی‌قراری 2
چه کسی باور می‌کند 4

مدادسیاه یکشنبه 8 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 12:22 ب.ظ

از این ها فقط آداب بیقراری را را خوانده ام. ببینیم دوستان چه می گویند.

سلام بر مداد
صندوق رای ما خیلی حساسه این اشاره را هم جزو آرا به حساب آورد
آداب بی‌قراری 3

سمره دوشنبه 9 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 12:57 ق.ظ

سلام
پوزش بابت تاخیر
راستش تصمیم گرفتم دقت کنم توی انتخاب کتاب
این باعث تاخیر شد . عذر خواهی میکنم .

سلام
اختیار دارید دوست من اینجا هر وقت ماهی رو از آب بگیریم تازه است. شوخی کردم. اما خب نگران هم شدم.
خیلی خوب کردید که دقت و آهستگی را مد نظر قرار دادید

monparnass دوشنبه 9 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 11:40 ب.ظ

سلام
برای من کتاب خواندن به مفهوم ایجاد روزنه ای کوچک بر سقف چهار دیواری این جغرافیا و فرهنگه . نه تنها علاقه ای به دونستن اونچه در این چهار دیواری رخ داده یا می ده ندارم بلکه از نمایش جزییات یا بزرگنمایی اونها توسط نویسندگان وطنی هم بیزارم که این کار اونها رو در خوشبینانه ترین حالت آب در هاون کوفتن و در بد بینانه ترین حالت نمک روی زخم ریختن می دونم
زندگی- تاریخ- به مثابه آبیه که در جایی ریخته بشه و مستقل از خواست یا انتظار ما مسیر خودش رو برای جاری شدن انتخاب خواهد کرد و ما صرفا نظاره گر بی توان گذر اون هستیم و لا غیر .
و چون معتقدم که وضعیت ما از هر لحاظ کپی دست چندمی از اوضاع "جهان غیر ما " در سالهای گذشته دور هست –چند ده سال ؟ چند صد سال؟ - ، به نظرم بررسی وضعیتی که بعدا به اون مبتلا می شیم در آیینه نوشته های نویسندگان "جهان غیر ما " تنها راهیه که به ما اون پیش آگهی (prognosis) رو خواهد داد که فردا و فرداها به کدام سمت برده خواهیم شد در این صورت حداقل از آمدن چیزی که خواهد آمد غافلگیر نمی شیم .
با احترام به زحمت نویسندگان وطنی و دردی که حس و منتقل می کنند به دلیل سطور بالا من به خوندن هیچ کدوم از کتابهای دو گروه ذکر شده رای نمی دم
موفق باشی

سلام دوست عزیز
ممنون از به اشتراک گذاشتن نظرتان
نوع نگاه شما نادر و کمیاب نیست اگر نگویم در میان کتابخوانان تعداد قابل توجهی چنین نگاهی دارند (که نمی‌گویم چون آماری در این زمینه ندارم که بتوان به آن استناد کرد)... البته دلایل و علل آن طبعاً می‌تواند متفاوت باشد. بگذریم. به هر حال سلایق متفاوت است. من رفیقی دارم که با رمانهای فرانسوی ارتباط بیشتری برقرار می‌کند. این هم یک نوعش است.
اما...
اما بعد از خواندن کامنت شما به این فکر می‌کردم که در این چهاردیواری چگونه می‌توان افقی گشود بدون اینکه هیچ علاقه‌ای به دانستن آنچه در زیر سقف آن در گذشته و حال رخ داده و می‌دهد داشته باشیم. من هم گاهی برای حفظ آرامش سعی می‌کنم از اخبار خودم را دور نگه دارم اما نه در حد بی‌خبری... من هم گاهی از نقد و انتقادات تیز و تکه پاره کردن یکدیگر که در محافل مختلف (اعم از واقعی و مجازی) رخ می‌دهد حالم دگرگون می‌شود و از اینکه خود را در این سیلاب ناتوان می‌بینم رنج می‌برم. در این گونه موارد (که کم نیستند) از خودم می‌پرسم کجای کار ما می‌لنگد که چنین سرنوشتی پیدا کرده‌ایم؟! حتماً دلایل بسیاری می‌توان برشمرد. یکی از آنها که بی ارتباط با این جا نیست این است که ما «خوب» نمی‌خوانیم. یعنی فکر می‌کنیم فلان برهه از تاریخ خودمان را می‌دانیم؛ فکر می‌کنیم نظریات فلان متفکر را می‌دانیم؛ فکر می‌کنیم که... اما واقعیت این است که خوب نمی‌خوانیم. این منحصر به متون مرتبط با تاریخ و جامعه‌شناسی و فلسفه نیست... ما گاهی حتی قادر به خواندن دقیق یک پاراگراف هم نیستیم. از این رو و در چنین وضعیتی بهترین توصیه به جای اینکه «چه بخوانیم» این است که چگونه خوب بخوانیم. حالا رمان ایرانی یا غیر ایرانی و ... در مرتبه بعد قرار می‌گیرد. ما هنوز در مرحله پیشینی هستیم.
امیدوارم که خودم این موضوع را یاد بگیرم.
نمی‌دانم حالا اینها چه ربطی به کامنت شما داشت اما روی دلم مانده بود دیدم چه جایی بهتر از کامنتدونی وبلاگ ....
با شما موافقم که تشابهات زیادی بین تجربه‌های فردی و جمعی ما و دیگران وجود دارد. اما وقتی صرفاً نظاره‌گر بی‌توان این جریان باشیم دیگر داشتن پیش‌آگهی از رویدادهای بعدی چه فایده‌ای خواهد داشت؟! غافلگیر بشویم که بهتر است! به دست خودمان این تنها جذابیت باقیمانده را هم خاک نکنیم!
با توجه به سطور بالا دعوت می‌کنم از خودم و شما که نسبت به محصولات وطنی کمتر سخت‌گیر باشیم و لااقل بی‌اعتنا نباشیم. افقی اگر بخواهد گشوده شود از مسیر کار جمعی در زیر همین سقف پدید می‌آید.
سلامت باشی

hamid سه‌شنبه 10 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 08:44 ق.ظ

https://hosseinkarlos.blogsky.com/1399/04/05/post-767/

سلام
؟

اسماعیل بابایی سه‌شنبه 10 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 02:10 ب.ظ http://fala.blogsky.com

درود!
در هر دو گروه، سومین کتاب رو پیشنهاد می دم؛ اسفار کاتبان رو خونده ام به نظرم خیلی خوبه.
اگرچه شبیه عطری در نسیم رو نخونده ام اما از خانم انصاری تریو تهران رو خونده ام که اپیزود سومش خوب بود.

سلام
ممنون از رای شما
اسفار کاتبان 8
شبیه عطری در نسیم 1

مهدی شنبه 14 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 08:01 ق.ظ

با سلام و آرزو سلامتی شما
با تشکر از چرخش قهرمانانه شما در روی آوردن به ادبیات بومی و معاصر. امیدوارم به کم کم به آثار بیشتری از نویسندگان وطنی را در وبلاگتان معرفی کنید.کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی خواندم درک فضاش برای من سخت بود.
رای به کتاب
اسفار آقای ابوتراب خسروی

سلام دوست عزیز
ما نه تنها اهل نرمش هستیم بلکه اگر آگاه بشویم که اوضاع قمر در عقرب است چرخش هم می‌کنیم! اگر لازم باشد حرکات موزون هم چاشنی این چرخش و نرمش می‌کنیم
ممنون از رای شما
اسفار کاتبان 9

حمیدرضا مشهدبان دوشنبه 16 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 02:05 ب.ظ

من کتاب خانم روح انگیز شریفیان رو میگم حتمن بخونید.واقعن خوبه.
در مورد انتخاب دوم هم با رای دوستان موافقم و اسفاار کاتبان رو انتخاب میکنم با اینکه نخوندم ولی فکر کنم کتاب جذابی باشه

سلام دوست عزیز
ممنون از رای تعیین کننده شما
اسفار کاتبان 10
چه کسی باور می کند 5

محبوب چهارشنبه 18 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 07:21 ب.ظ

خب من هیچ کدوم رو نخوندنم متاسفانه
راهنمای مردن فکرمی کنم به حال و روزمان نزدیک ترباشه.
زندگی کردن رو که کسی یادمان نداد. حداقل راهنمای مردن بخونیم ببینم چطوریاست .

سلام
مردن در حال حاضر نیازی به راهنما ندارد! اما خب ... به هر حال...اوضاع درامی است.
ممنون از رای شما
راهنمای مردن با ... 5

zmb جمعه 20 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 02:47 ب.ظ http://divanegihayam.blogfa.com

بله بله
رای من اسفار کاتبان

سلام مجدد
ممنون از جواز محاسبه رای

فرشته یکشنبه 22 تیر‌ماه سال 1399 ساعت 12:23 ق.ظ

سلام و خسته نباشید.من به کتاب خانم روح انگیز شریفیان رای میدم.خیلی خوش خوانه

سلام دوست عزیز
ممنون از رای شما که تکلیف را مشخص کرد.
چه کسی باور می‌کند 6

ماهور دوشنبه 14 مهر‌ماه سال 1399 ساعت 04:00 ب.ظ

سلام
خواندن آبی تر از گناه الان تموم شد، دوباره خوانی اش بماند وقتی قرار شد بخوانیدش
کتاب کم حجم و خوب و دلچسبی بود. چه خوب که این وطنی های جدید رو تو اصلاحات گذاشتید. خیلی زود سه تای دیگرش را هم میخوانم

سلام
آفرین
من تازه می‌خواهم شاگرد قصاب را شروع کنم
خیلی کند و سنگین شده‌ام! خیلی زمان کم می‌آورم. دیدن تحرک شما بلکه موجب شود سریعتر حرکت کنم. امروز مطلب بعدی را خواهم گذاشت.

ماهور سه‌شنبه 15 مهر‌ماه سال 1399 ساعت 12:03 ب.ظ

بله. به این هم برمیگردد که من از کتابهای صوتی هم بهره میگیرم و لابلای کارهای روزانه برای کتابهای روان و کلاسیک ازش استفاده میکنم
راستش بدم هم نمیاید که سرعتتان کم شده فرصت خوبیست برای من در جبران نخوانده های وبلاگ

بله خب به آن هم برمی‌گردد... من هم فرصت گوش دادن به داستان صوتی را دارم اما به جایش یک سلسله سخنرانی 30 قسمتی را شروع کردم که اواخر آن هستم.
از این فرصت استفاده کنید چون تا چند هفته دیگر ممکن است موتور روشن شود و سرعت بگیرد

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد