پیش از این در اینجا در مورد مناظره دوباتن و پینکر و کتاب آن نوشتهام. در این اوضاع و احوال میطلبد که دوباره آن سوال و مناظره و استدلالها را در ذهنمان مرور کنیم. استدلال اصلی گروه خوشبینها این بود که روند توفیقات بشر در حوزههای بهداشتی و درمانی نشان میدهد که هرچه پیش میرویم، دنیا از این حیث جای بهتری خواهد شد و انسانها درد و رنج کمتری از بابت بیماریها و مرگ و میر ناشی از آن تحمل خواهند کرد. گروه دیگر که برچسب بدبینها یا واقعبینها را به خود اختصاص داده بودند معتقد بودند که بشر با حل هر مسئله، گرفتار مسائل پیچیدهتری میشود که ریشه در راهحل مسئلهی حلشده دارد.
این مناظره سال 2016 انجام شد و در بخشی از آن موضوع بیماریهای همهگیر مطرح شد. طبعاً هیچکدام از دو گروه حدس نمیزدند چهار سال بعد، مسئلهای به این غامضی رخ دهد که در ابعادی چنین فراگیر همهی حوزهها را تحت تاثیر قرار دهد.
شاید پینکر و پینکریون در این لحظات چنین بگویند که روندها را باید در درازمدت نگاه کرد و اگر ده سال یا صد سال بعد به گذشته نگاه بکنیم، حوادث این روزها جز نوسانی کوتاه در منحنی اثر چندانی نخواهد داشت. نمیتوان این استدلال را رد نمود، امیدواریم که چنین باشد... اما برای ما که در این قسمت منحنی زندگی میکنیم چندان مفید فایده و آرامشبخش نخواهد بود! این البته از لحاظ «زمان» حضور ما در این دنیاست وگرنه «مکان» که حسابش جداست و در آن مطلب اشارتی به این قضیه داشتم.
به هرحال خواندن این کتاب در این شرایط خالی از لطف نیست.
*****
پ ن 1: به نظر میرسد برای حفظ سلامتی ضمن رعایت پروتکلهای بهداشتی میبایست فعالیتهای استرسزدا را هم مدنظر قرار داد. رمان خواندن از این حیث میتواند مفید باشد.
پ ن 2: کتاب بعدی که در مورد آن خواهم نوشت «زنگ انشاء» اثر زیگفرید لنتس خواهد بود.
پ ن 3: مطابق آرای اخذ شده در انتخابات، کتابهای بعدی «چه کسی باور میکند» اثر خانم روحانگیز شریفیان و «اسفار کاتبان» اثر ابوتراب خسروی خواهد بود.
در پست قبلی (مطلب مربوط به کتاب «ما»)، دیدیم که نویسندهای همچون زامیاتین چگونه با شم بالای خود میتواند یک اثر پیشگویانه ادبی خلق کند و در آن از آیندهای که پیشِ رویِ جامعه است خبر بدهد. او را میتوان در گروه نویسندگان بدبین طبقهبندی کرد اما طبعاً با عنایت به مشخص شدن عاقبت سیستمی که در آن سالها در شوروی پایهگذاری شد ما زامیاتین را فردی واقعبین قلمداد میکنیم. حال با توجه به اوضاع و احوال جهان در سالهای اخیر یا دهههای اخیر و شاید هم سدههای اخیر، فکر میکنید چه آیندهای در انتظار بشر قرار دارد؟ آیا برآیند کلی یا سمت و سوی وقایع را به سمت روزهای خوش یا بهتر برای بشر میبینید؟ یا نه...
در ششم نوامبر سال 2016 در شهر تورنتو مناظرهای با همین موضوع بین دو گروه درخصوص آیندهی بشر برقرار شد. گروه اول را گروهِ خوشبینها نامگذاری کردهاند: استیون پینکر و مت ریدلی.
پینکر، نویسنده کانادایی-آمریکایی متولد سال 1954، استاد دانشگاه هاروارد و حوزه تخصصیاش مغز و نحوه کارکرد آن است. از کتابهای او میتوان به لوح سپید، ذهن چگونه کار میکند؟، غریزه زبان، فرشتگان محافظ وجود ما، اینک روشنگری و... اشاره کرد. مت ریدلی متولد سال 1958 است. این نجیبزاده انگلیسی، عضو مجلس اعیان و روزنامهنگاری برجسته در تایمز لندن است و آثاری پرفروش همچون خوشبین منطقی، ژنوم و... دارد. کتابهای این دو همگروهی در لیستهای توصیه شده توسط کسانی مثل بیل گیتس و زاکربرگ قرار دارد.
به گروه دوم در مناظره طبعاً برچسب بدبینی زده میشود... کسانی که نگاهشان به نیمهی خالی لیوان است...اتهامی که البته از سوی خود آنها تأیید نمیشود و آنها خود را واقعبین میدانند: آلن دوباتن و مالکوم گلدول.
دوباتن متولد 1969، نویسنده سوئیسیالاصل ساکن بریتانیا که نوشتههایش در زمینه فلسفه در حوزه عمومی مورد اقبال قرار گرفته است. از کتابهای او میتوان به تسلیبخشیهای فلسفه، پروست چگونه میتواند زندگی شما را دگرگون کند، اضطراب موقعیت، جستارهایی در باب عشق، اضطراب منزلت، مصیبتهای شاغل بودن و... اشاره کرد. نفر دوم این گروه مالکوم گلدول متولد 1963 نویسنده کانادایی و عضو هیئت تحریریهی نیویورکر است که او هم در زمینه نوشتن متون جامعهشناختی عامهپسند صاحب سبک است. از اثار او میتوان به هنر شکست خوردن، نقطه اوج، غیرمعمولیها و... اشاره کرد.
وجه اشتراک مناظرهکنندگان فوق این است که همگی صاحب آثاری پرفروش هستند و در زمره سلیبریتیهای حوزه نانفیکشن قرار میگیرند و هرکدام علاقمندان ویژه خود را دارند. در شهرت و تبحر آنها همین بس که در برخی کشورهایی که از بُعد کتابخوانی بیابانی محسوب میشوند و کاغذ هم در آنجا گران و نایاب است آثارشان گاه با چند ترجمهی همزمان روانهی بازار میشود.
در مناظره بین این حرفهایها نباید انتظار غلبه یک گروه بر گروه دیگر را داشت تا بدینترتیب تکلیف ما روشن شود که خوشبین باشیم یا بدبین! اما به عقیده من خواندن این مناظره و فکر کردن به مواردی که در آنجا مطرح شده است میتواند به باز شدن دریچه ذهن ما به جنبههای مختلف این موضوع کمک کند. از این رو خواندن آن را به دوستان توصیه میکنم. در ادامه مطلب به برخی از برشها و برداشتهای خودم اشاره خواهم کرد.
...................
مشخصات کتاب: ترجمه محمدرضا مردانیان، انتشارات تمدن علمی، چاپ دوم1397، 112صفحه.
ادامه مطلب ...