-
در باب پاسخ به سوالات
چهارشنبه 17 آذرماه سال 1389 13:12
لازم است که در همین ابتدا از دوستانی که در پاسخ دادن به سوالات شرکت کردند و یا شرکت می کنند و یا حتی قصد شرکت داشتند ولی بنا به دلایلی نتوانستند شرکت کنند تشکر کنم. از کمیته صیانت از آرای کامنت گذاران هم تشکر می کنم و امیدوارم در زندان بهشان خوش بگذرد و پس از آزادی کامنتهای افشاگرانه خوبی از ایشان داشته باشیم و... اما...
-
فاشیسم چیه؟ پرنده س؟ یا لک لک ؟ ییلماز گونی
یکشنبه 14 آذرماه سال 1389 23:58
این کتاب حاوی 12 داستان از ییلماز گونی نویسنده (و البته کارگردان و هنرپیشه) کردتبار اهل ترکیه (1937- 1984) است. نویسنده این داستانها را در سال 1978 در زندان برای پسر کوچکش نوشته است زیرا معتقد بوده است که یک هنرمند انقلابی لازم است که یک میراث انقلابی برای فرزندش به جا بگذارد و در خلال داستانهای به ظاهر ساده موضوعات...
-
طبل حلبی گونتر گراس
چهارشنبه 10 آذرماه سال 1389 08:22
در این دنیا چیزهایی هست که هر قدر مقدس باشند انسان حق ندارد به آنها نپردازد. وای که وقتی سرنوشت روی صحنه است و برنامه اجرا می کند چه کارها از انسان سر می زند! من متعلق به نسلی بودم که در زیر سلطه ناسیونال سوسیالیسم رشد کرد و کور بود. این نسل نه تنها گمراه شده بود بلکه به خودش اجازه داده بود که گمراه شود. (گونتر گراس)...
-
جراحی غده ای که سرطانی شده است
سهشنبه 9 آذرماه سال 1389 15:25
یکی دو روزی است که کمتر سر می زنم... قبلاٌ اشاره کرده بودم که در محل کار مشکلاتی دارم. الان مشغول جراحی این غده سرطانی هستم. استخوان لای زخم بس است. امیدوارم که این بار تا ته خط بروم و با روحیه خوب دوباره به دنیای مجازی بازگردم. .... پ ن: از دوستانی که تا کنون به سوالات پست قبل پاسخ دادند تشکر می کنم و کماکان منتظر...
-
چند سوال
یکشنبه 7 آذرماه سال 1389 07:26
چند سوال سلام دوستان همراه و عزیز 1- چند کتابی را که خیلی از خواندنش لذت بردید و به نوعی در ذهنتان ماندگار شده است؟(از یک تا ده کتاب) 2- نویسنده های محبوب شما؟ (از یک تا سه نویسنده) 3- کتاب بالینی شما؟ (دوست دارید به طور منظم بهش مراجعه کنید و کامل یا بخشیش رو دوباره بخوانید) 4- به نظر شما بهترین کتابی که تا الان در...
-
بازرس هاند واقعی تام استوپارد
سهشنبه 2 آذرماه سال 1389 15:44
به کسی که زیر کتابخانه بیفتد و بمیرد حسودی میکنم، البته اگر این اتفاق نابههنگام نباشد. (استوپارد) صحنه این نمایشنامه ویژگی خاصی دارد که باید در ابتدا به آن اشاره ای بکنم ; صحنه عبارت است از صحنه نمایش باضافه ردیفی از صندلی های تماشاگران , که بر روی دو صندلی آن دو منتقد از دو روزنامه متفاوت نشسته اند. داستان نمایش...
-
معرکه لویی فردینان سلین
یکشنبه 30 آبانماه سال 1389 14:35
من برای خودم سبک دارم , می شود گفت که مالیخولیای سبک دارم , منظورم این است که از دستکاری لذت می برم... خدای من! داستان وابسته است , ضمیمه کار است , سبک است که آدم را مجذوب می کند. کسانی که مرگ قسطی را خوانده اند می دانند که در انتهای روایت دوران کودکی و نوجوانی شخص اول داستان (که همان نویسنده می باشد) فردینان تصمیم می...
-
شهر شلوغ
سهشنبه 25 آبانماه سال 1389 16:47
در یکی گوشه ی این شهر شلوغ به همان سان که به جاهای دگر در کنار ره من در کنار ره تو مردمان می کارند در سراپرده دل بذر دروغ دریا آبی رنگ آسمان آبی رنگ آسمان دل دریایی ما سربی رنگ و فضا مسموم است همه معتاد شدند به نفس برداشتن از میان دل دود دود سنگین فریب و کسی مغموم است که درون دل خود آتش وجدان دارد دیده ام من به همین...
-
گفتا ز که نالیم ...
شنبه 22 آبانماه سال 1389 20:12
تک درختی بودم در بیابانی دور ریشه ام در خاک و برگهایم بر باد در خزان بودم من فکر خوابی بودم که در آن می رفتم آن زمستانی خواب تن را می خشکاند چند قدم آن ور تر کنده ای خشکیده تبری روی آن سخت آماسیده یک پیامی دارد بهر امروز من که درون خوابم من خشکیده تن این تبر منتظر است که روی تو در خواب و فرود آید او بر تن خشکیده ت...
-
شازده کوچولو آنتوان دوسنت اگزوپری
پنجشنبه 20 آبانماه سال 1389 04:59
خلبانی به علت نقص فنی هواپیمایش در صحرای بزرگ آفریقا فرود می آید و مشغول تعمیر هواپیما می شود در حالیکه میزان آب همراه او به زحمت کفاف یک هفته را می دهد. روز دوم با صدای یک آدم کوچولو بیدار می شود که از او می خواهد برایش یک گوسفند نقاشی کند... و از اینجا گفتگوی خلبان با شازده کوچولو که از سیاره کوچکی (خرده سیاره ب...
-
باغ وحش شیشه ای تنسی ویلیامز
سهشنبه 18 آبانماه سال 1389 01:56
باغ وحش شیشه ای حکایت مشکلات و سرخوردگی های خانواده وینگفیلد در جامعه شهری- صنعتی آمریکا است. مادر (آماندا) و دو فرزندش تام و لورا که در شهر سنت لوئیس زندگی می کنند. پدر خانواده سالها قبل با رویای سفر به سرزمین های ناشناخته از صحنه خارج شده است و غیر از قاب عکسی روی دیوار چیزی از او برجا نمانده است. تام در یک کارخانه...
-
دل سگ میخائیل بولگاکف
یکشنبه 16 آبانماه سال 1389 06:23
می توانی لطفاٌ به من بگویی وقتی هر روز خدا زنهای دهاتی قادرند اسپینوزای واقعی بزایند , چرا باید اسپینوزای مصنوعی ساخت؟ سگی گرسنه و مجروح در سرمای مسکو در حال ولگردی است. جنتلمنی از راه می رسد , پروفسور فیلیپ فیلیپویچ , جراح متخصصی ( متخصص بازگرداندن جـوانـی!) که در تمام اروپا معروف است. تکه ای سوسیس به سگ می دهد و او...
-
روی ماه خداوند را ببوس مصطفی مستور
جمعه 14 آبانماه سال 1389 07:23
یونس دانشجوی دکترای پژوهشگری اجتماعی است و در حال انجام پایان نامه خود با موضوع بررسی علل جامعه شناختی خودکشی دکتر پارسا است. دکتر پارسا استاد فیزیک است که خود را از طبقه هشتم یک ساختمان پایین انداخته است. یونس که فردی خداباور بوده است در حال حاضر بیشتر تحت تاثیر مسئله شرور در وجود خدا شک کرده است ... در این راستا...
-
اشتیاق مجموعه داستان کوتاه گردآوری و ترجمه آذر عالی پور
سهشنبه 11 آبانماه سال 1389 21:46
داستانهای این مجموعه به استثنای یکی از آنها از میان دو مجموعهی بهترین داستانهای کوتاه آمریکایی سال 2005 و داستانهای برنده جایزه اُهنری سال 2006 انتخاب شدهاند. داستان "یک بار در زندگی" نیز از مجله نیویورکر (مه 2006) انتخاب شده است. نویسندگان اکثراٌ برای من جدید و ناآشنا هستند اما قبل از هر داستان...
-
یازده دقیقه پائولو کوئلیو
یکشنبه 9 آبانماه سال 1389 08:33
آه , ای مریم مقدس! ما را که به تو توسل جسته ایم دعا کن! آمین. (برگرفته از مقدمه کتاب) عمر به تندی می گذرد. شتاب زمان به اندازه ای است که در چند لحظه , می تواند مردم را از بهشت به دوزخ بفرستد. ماریا دختری برزیلی از شهری کوچک است. او نیز مانند همه آدم ها پاک به دنیا آمد و در ابتدای نوجوانی مرد زندگی خود را در رویاهای...
-
شعری برای خرید زمان!
چهارشنبه 5 آبانماه سال 1389 13:30
زندانبان به یاد آر آن هنگام که مردمان درهای زندان را به خشم بگشایند آن زمان که تو و سکوت تو بلندترین فریاد خواهش است زندانبان به یاد آر آن هنگام که کودکان در کتابهای تاریخ نفرین کنان نام تو را می خوانند آن هنگام که نوادگان تو در کنار کودکان من بازی می کنند و از شرم نام تو را نمی خوانند زندانبان به یاد آر آن هنگام که...
-
قمارباز فیودور داستایفسکی
یکشنبه 2 آبانماه سال 1389 23:33
خنک آن قماربازی که بباخت هرچه بودش و نماند هیچش الا هوس قمار دیگر راوی داستان آلکسی ایوانیچ معلم سرخانه جوانی است که در جمع خانوادگی یک ژنرال روس انجام وظیفه می کند. این خانواده در اثر سهل انگاری ها و ولخرجی ها و قمار و... ژنرال , ثروت خود را از دست داده است و در شهری کوچک در اروپای مرکزی (اشاره نشده و می تواند جایی...
-
از مژده رسیدنت
جمعه 30 مهرماه سال 1389 13:29
از مژده رسیدنت از اشتیاق دیدن رویت از انتظار گوشه چشمی فریاد شوقی بود که من کشیدم و ستاره ها در آسمان بر خود لرزیدند از انعکاس این فریاد زائوی همسایه شش ماهه زائید لیک در آسمان دلت هیچ نشانه از انعکاس صدایم نیست حتی لرزشی کوچک بر روی سطح آبی دریای بی کران دلت هرچند که مرا جز این سرنوشت سالها هست که هیچ همخانه ای نیست...
-
در جواب چند سوال
چهارشنبه 28 مهرماه سال 1389 12:20
سلام دوستان : دوست خوبم درخت ابدی از من دعوت کرد که وارد این بازی بشوم و سوالات را جواب بدم. منم خوشحال ... ضمناٌ قمارباز داستایوفسکی در راه است. بدترین اتفاق زندگیت: وقتی بچه بودم(حدود 6 یا 7سال) با بابا اینا رفته بودیم خونه عمو , من لج کردم که چرا می ریم اونجا و گریه می کردم. اونا هم من رو توی ماشین گذاشتند و رفتند...
-
همه چیز فرو می پاشد چی نوآ آچه به
یکشنبه 25 مهرماه سال 1389 16:35
داستان نگاهی از درون به وضعیت یک نمونه از جوامع آفریقایی در هنگام ورود مبلغان مذهبی مسیحی و استعمارگران اروپایی به این مناطق است. این نمونه در بخشی از نیجریه (زادگاه نویسنده) واقع است. نویسنده در خلال روایت زندگی شخصیت اصلی داستان به بیان آداب و سنن و پیچیدگی های جامعه مورد نظر می پردازد و از این طریق رویکردهایی که به...
-
شعر
جمعه 23 مهرماه سال 1389 00:06
من خودم را دیدم با چه کوشش چه نیاز و چه شتاب قلمی برداشتم یادگاری کندم روی دیوار دلت و نمی دانستم دیوار دلت کاه گلیست نقش من روزی چند روی دیوار دلت باقی ماند لیک آفتاب بی رحم آنچنان می تابید کز نشان دل من روی دلت هیچ نماند بعد از آن چند صباح چون که رد می شدم از سایه دیوار دلت در همان نقطه که بودش اثر پنجه من حک شده...
-
هرگز رهایم مکن کازوئو ایشی گورو
سهشنبه 20 مهرماه سال 1389 23:34
در انگلستان و حوالی دهه 90 , کتی اچ. یک پرستار 31 ساله است که 11 سال و اندی است که به این حرفه مشغول است ; پرستاری از افراد اهدا کننده عضو! پرستاری که کار خود را درست انجام می دهد ودارای اعتبار ویژه ای است , بدان حد که حق انتخاب کسانی را که باید از آنها مراقبت کند را دارد. البته او تاکنون فقط 4 بیمار را خودش انتخاب...
-
احتمالاٌ گم شده ام سارا سالار
یکشنبه 18 مهرماه سال 1389 10:44
ذهن الکن ستاره بشمارد ذهن یاغی ستاره می چیند داستان روایت یک روز از زندگی زنی است که در موقعیت ویژه ای قرار دارد. ما این روایت را از زبان و از ذهنیت این زن می خوانیم و لذا مدام بین زمان حال و گذشته نزدیک و دور در نوسان هستیم اما نه به صورتی که لازم به تمرکز و تفکر باشد. این تغییرات زمانی ساده و قابل فهم است. کیوان...
-
دیدار در حلب جعفر مدرس صادقی
پنجشنبه 15 مهرماه سال 1389 04:20
وقتی افتاد فتنه ای در شام احمد یک پاکستانی مبارز است که در رده های بالای یک گروه مسلح اسلامگرا فعالیت می کند. یکی از شاگردان احمد به نام مشتاق به لبنان و فلسطین می رود و ظرف سه سال و نیم فعالیت حدود چهل داوطلب پرشور و انقلابی لبنانی و فلسطینی را با شعار همبستگی جذب و به اردوگاه های آموزشی نهضت در افغانستان گسیل کند....
-
خشم و هیاهو ویلیام فالکنر
دوشنبه 12 مهرماه سال 1389 00:52
زندگی افسانه ای است که از زبان دیوانه ای نقل شود , آکنده از خشم و هیاهو که هیچ معنایی ندارد. (مکبث ویلیام شکسپیر) داستان , حکایت زوال یک خانواده جنوبی در آمریکای ابتدای قرن بیستم است. خانواده ای که بیشتر در گذشته زندگی می کند. خانواده ای که شامل پدر (جیسون کامپسن) مادر (کاولین باسکومپ) سه پسر به نامهای کونتین , جیسون...
-
بود و نبود!
سهشنبه 6 مهرماه سال 1389 12:02
نفرتی انباشته در درون که از انباشتگی راه گلو را گرفته است نتوانستن ها! ********** آجر نیمه می خواهد و من در آسمان پرواز می کنم پروازی که هم ابتدا دارد و هم انتها ********** گویی سالیان سال در جرز دیوار خفته ام زلزله ای شاید و یا بولدوزری و می خندم به خیال های خام ساختن بنایی با مصالح نا تمام ********** سراب نبود بودنش...
-
لیدی ال رومن گاری
شنبه 3 مهرماه سال 1389 08:52
لیدی ال زنی هشتاد ساله است. بانوی پیر باشکوهی است. بیوه لرد ال در قصر اشرافی خود در حال نگاه کردن به نوه ها و نتیجه های خود است که برای برگزاری جشن تولد هشتاد سالگی او جمع شده اند. علاوه بر آنها سر پرسی رادینر پیرمرد شاعری که ده ها سال! است عاشق سینه چاک لیدی است , حضور دارد. در میان نویسندگانی که لیدی ال می شناسد این...
-
پایان ابدیت آیزاک آسیموف
دوشنبه 29 شهریورماه سال 1389 13:24
اندرو هارلان یک ابدی است! جهان تصور شده در این داستان علمی- تخیلی توسط آسیموف عبارت است از جهان های موازی (از لحاظ زمانی) که به دو بخش عمده تقسیم می شود: زمانی و ابدی. زمانی ها مانند ما در محدوده زمان زندگی می کنند و دنیای آنها مثل دنیای ماست. اما ابدی ها در ابدیت و مستقل از زمان زندگی می کنند هرچند که آنها نیز تحت...
-
کلید شیشه ای داشیل همت
شنبه 27 شهریورماه سال 1389 12:01
فصل انتخابات در آمریکا نزدیک است و آمریکای ابتدای قرن بیستم ... شهر و مقامات شهر گوش به فرمان گانگستر مقتدر پل مدویگ است. او در انتخابات از سناتور هنری پشتیبانی می کند و گانگستر نوظهور شاد اوروری از کاندیدای رقیب... در ابتدای امر جسد پسر سناتور در کنار خیابان پیدا می شود و ند بومانت که مشاور و همکار ارشد پل مدویگ است...
-
11 سال پیش با مقادیر زیادی بلبل!
چهارشنبه 24 شهریورماه سال 1389 08:17
در سکوت خلوت رویا در شبی سوزان عرق ریزان راه می پویم درون خواب - خرابه ی در میان مه پدیدار است به باغی خسته می ماند زمینش بسته از یخ آسمانش سرد و نمناک است در میان فصل تابستان به باغی خسته می ماند درختان کهنسالش درختان کهنسالی که گشته طعمه بی آبی و آتش سخن می گوید از آن ناکجا با من سکوت بلبلانش آن سکوت خسته و غمناک -...